در بخش اول درباره دو مرحله اصلی از راز صمیمیت گفتیم. حالا به مرحله سوم و توضیحات بسیار کاربردی آن میپردازیم:
مرحله سوم– حالا برمیگردیم به بحث مزایا و معایب سرزنش دیگران. نمیدانم نتیجه در ذهن شما چگونه بوده، ولی از سهراهی که گفته شد تنها یکراه به نتیجه میرسد و آنهم موقعی است که معایب برای شما بیشتر باشد. در حالتی که مزایا بیشتر باشد و حتی معایب و مزایا برابر باشند شما به نتیجهای نمیرسید و رابطهتان بهتر نخواهد شد. یعنی:
باید روی نقش خود در رابطه تمرکز کنید و برای تغییر خود بکوشید.
البته شاید شما اصرار داشته باشید که بیتقصیر هستید و واقعاً مشکلات موجود در رابطه تقصیر طرف مقابل است، شاید هم حق با شما باشد ولی اینکه دادگاهی تشکیل دهیم تا ببینیم واقعاً تقصیر کیست هیچ سودی ندارد. نکته جالبتوجه در اینجاست که خیلی از ما در اوایل رابطه تقریباً بخش منطق را تعطیل میکنیم و غیرمنطقی هستیم و فقط تابع احساساتمان هستیم! اما بعدها با معیارهایی منطقی مثل عدالت و حقیقتخواهی سعی داریم به دیگران بفهمانیم که تباهشدهایم!!!
ما دنبال بهبود رابطه هستیم. حتی اگر تمام حرفهای شما در مورد سرزنش دیگران صد درصد درست باشد و واقعاً تقصیر روبرویی باشد، اگر بهواقع میخواهید راز صمیمیت را بدانید و در رابطهتان تجربه کنید باید روی بخش و سهم خود تمرکز کنید. چون شما تنها کسی در این دنیا هستید که میتوانید تغییرش دهید! میتوانید باعث شوید تغییرات شگرف در رابطهتان ایجاد شود.
نهایتاً فرقی نمیکند که چه کسی واقعاً مقصر است.
راز صمیمیت در این است که شما تمرکز فکری خود را از ایرادات و مشکلات روبرویی بردارید و روی خودتان متمرکز شوید.
تنها در این صورت است که میتوانید بهراحتی و خیلی سریعتر ازآنچه فکر کنید طرف مقابلتان را هم تغییر دهید!
زوج کهنسالی را میشناسم که داستان جالبی دارند. به خواست دو خانواده این دو باهم ازدواج میکنند. پس از ازدواج، خانم که خیلی مؤمن و مثبت بوده متوجه میشود همسرش فردی خوشگذران است که هر شب مست میکند و دیروقت به خانه میآید! خانم تصمیم میگیرد تلاشش را انجام دهد تا رابطه درست شود و برای این کار فقط روی خودش متمرکز میشود. مثلاً شبها تا دیروقت شام نمیخورد و منتظر بازگشت همسرش میشد و وقتی او دیروقت و بعضاً باحالت مست به خانه میرسید باروی خوش از او استقبال میکرد. مطمئناً میتوانید حدس بزنید این خانم چه سختیها، دعواها و رنجهایی را متحمل شده است. او این رویه را تا یک سال تمام ادامه داد! و هر دو برایم تعریف میکردند که یکشب وقتی آقا وارد میشود و تلاش همسر و میز شام را میبیند، بالاخره متوجه عمق اشتباهاتش میشود. بهپای زن میافتد و گریه کنان میگوید:«تو منو شرمنده کردی با رفتارات! می خوام عوض بشم و تمام خوبی هات را جبران کنم». بعدازآن شب اتفاقی بزرگ در زندگیشان روی میدهد و اکنون پس از حدود 40 سال به معنای واقعی کلمه موفق و خوشبخت زندگی میکنند.
نکته مهم در راز صمیمیت این است که تا لحظهای که روی سرزنش طرف مقابل تمرکز کنید و روی این تمرکز کنید که او را تغییر دهید، او بیشتر و بیشتر مقاومت خواهد کرد. اخلاقش بدتر خواهد شد و هرروز رابطه بدتری را تجربه خواهید کرد. اگر به این موضوع شک دارید کافی است به اطراف خود نگاه کنید. معمولاً ازایندست مثالها زیاد دیده میشود. مردان یا زنانی که از وقتی به یاد داریم(!) در هر محفلی دارند درباره همسرشان بدگویی و بدی های او را سرزنش میکنند و بعد از گذشت 10، 20، 30 یا 40 سال(!) نهتنها مشکلی از آنها رفع نمیگردد بلکه رابطهشان تیره و تیرهتر میشود و خودشان، روحشان و روحیهشان لطمات جدی میخورد.
این مورد را من در مدیران هم بسیار دیدهام. مدیرانی که کلاً و همیشه از دست کارمندان خود شاکیاند و آنها را سرزنش میکنند. درحالیکه در بهترین حالت و اگر هیچ تقصیری در روابط خود نداشته باشند، حداقل میتوان گفت خودشان این افراد را استخدام کردهاند! مدیری که بعد از دو سال میگوید کارمند من هیچگونه استعداد و مهارتی ندارد و تعطیل است (!) خودش نیز با تعطیلی فاصله چندانی ندارد! اولاً که خودش آنها را استخدام کرده و ثانیاً بعد از دو سال تازه به این نتیجه رسیده که کارمندش کیست و اینکه هیچ استعدادی ندارد؟!
بالعکس این موضوع در مورد کارمندان هم صدق میکند. چقدر کارمندانی دیدهاید که به مدیرانشان به چشم انسانهای دزد و عوضی نگاه میکنند که دارند حق آنها را میخورند! در هرجایی که میروند، از این مینالند که مدیر کشفشان نکرده و مدام مدیران خود را سرزنش میکنند. در این حالت هم میتوان گفت وقتی در چندین جا ما هیچی نشدهایم و استعدادمان کشف نشده حتماً خودمان اشتباه کردهایم. نه اینکه بیاستعدادیم بلکه توانایی ارتباط برقرار کردن با مدیران نیز در این راه رشد به ما کمک میکند و شاید بهتر باشد بهجای اینکه به چشم دشمن به مدیر خود بنگریم او را دوست و پشتیبانمان بدانیم و اگر ارتباط درستی با او برقرار کنیم و تواناییهای خود را به او نشان دهیم، مدیر نیز بهراحتی از ما حمایت کرده و فرصتهای خوبی برای بروز تواناییهایمان در اختیار ما خواهد گذاشت.
درک این مفهوم در راز صمیمیت خیلی مهم است که: بسیاری از ما در روابط خود فقط دنبال «شخص مناسب» هستیم، چه در دوستی، چه در ازدواج و یا یافتن کارمند مناسب و… وقتی در دام روابط بدی هستیم، خیال میکنیم تنها اشتباه بزرگ ما، انتخاب ما بوده و اگر «آن» شخص مناسب را بیابیم همهچیز عالی خواهد شد. خصوصاً در دنیای روابط زن و مرد، این معضلی فراگیر است که:
انسانها همه انرژی و تمرکزشان را بر فردی که در پی آن میگردند میگذارند نه بر کسی که خودشان هستند و میشوند.
این را بدانید که حتی اگر آن فرد مناسب را پیدا کنید، بدون داشتن مهارتهای لازم رابطه لزوماً موفقی را نخواهید داشت و ممکن است تنها مشکل رابطه جدید این باشد که شما بخشی از آن هستید! درواقع هر یک از ما بهاندازه توان و مهارت خود روابط ایجاد میکنیم و برای رسیدن به ارتباطات متعالی باید خودمان هم قادر به ایجاد و رشد آن باشیم.
هر رابطهای را دو نفر تشکیل میدهند و تنها کسی که شما میتوانید کنترلش کنید، خودتان هستید! پس برای داشتن و یافتن روابط خوب فقط به فکر پیدا کردن شخص مناسب نباشید و روی خودتان هم کارکنید.
به شما پیشنهاد میدهیم برای دستیابی به اطلاعات بیشتر از دوره رابطه شیرین استفاده نماید :