اعتماد نابجا
نحوه اعتماد کردن شما به دیگران تأثیر زیادی روی کیفیت زندگی شما میگذارد. اینکه شما به چه کسی و چه چیزی اعتماد میکنید، بسیار مهم است. مواظب باشید به چه کسی اعتماد میکنید، همانطور که با اعتماد بجا چیزهای خوب را بسوی خود جذب میکنید با اعتماد نابجا مشکلات فراوانی برای خود بوجود میآورید. نکته مهم این است که اینگونه مشکلات قابل پیشگیری هستند و چه بهتر که چنین رنجهای قابل پیشگیری را تحمل نکنید.
حتماً کسانی را در اطراف خود میشناسید که در نتیجه اعتماد به افراد نامناسب، ضربه بدی خوردهاند و یا حتی خود شما هم یکی از آنها بودهاید. اگر دقت کنید نشانهها همیشه وجود داشتهاند اما شما آنها را نادیده گرفتهاید. نگذارید آرزوی دست یابی به شرایطی بهتر در شما مانع از دیدن فریاد واقعیتها شود.
درون خود را بکاوید
از خود سؤال کنید که شما به چه چیزی در دیگران اعتماد میکنید؟ به حرفهای آدمها؟ به شخصیتشان؟ به جذابیتشان؟ به قدرت یا موقعیت اجتماعیشان؟ و… به چه دلیلی؟ جواب شما به این پرسش تا حدی باعث خودشناسی بیشتر شما میشود.
هم اکنون در شرایط و عصری زندگی میکنیم که مردم مداوم و به سرعت خود را تسلیم حال و هوای احساسی میکنند. آنها در اینترنت با کسی آشنا میشوند و بدون هیچ اطلاعات از شرایط روبرویی با او به گشت و گذار و حتی سفر میروند! خلاصه اینکه بدون شناخت واقعی طرف مقابل، ناگهان با او صمیمی میشوند و عمیقترین رازهای خود را به او می گویند. نباید بدون دقت و تلاش کافی وارد معامله و روابط عاطفی با کسی شوید.
دو بال برای پرواز اعتماد، نیاز است.
1- بهترین راه اعتماد کردن نگاه کردن به رفتار انسانهاست. آدمها، حرف زیاد میزنند! اما عمل کردن به حرفهایشان بحث دیگری است! کارها و رفتارهای آنها را باور کنید نه حرفهایشان را، چون نهایتاً شما هم، باکارها و رفتارهای آنها مواجه میشوید نه حرفشان!
2–عامل مهم دیگر و بال دوم، زمان است. بهمرورزمان دیگران را ببینید و درباره اعتماد به آنها تصمیم بگیرید. همانطور که یک درخت خوب را طی زمان و از میوه خوبش میشناسند، انسانها را از روی عملکردشان طی زمان بشناسید.
مثلاً در مورد ازدواج به کسی اعتماد نکنید که فقط خوشتیپ و جذاب و خوشصحبت باشد. به کسی اعتماد کنید که در درازمدت رفتاری محترمانه و همراه بامحبت با شما داشته و نشان داده میتواند شما و رابطه را بر نیازهای خود مقدم بشمارد.
اگر در رابطهای هستید که طرف مقابل اشتباهی بزرگ مرتکب شده است تنها به عذرخواهی و قول دادنهای او اعتماد نکنید. اینها فقط «شروع» خوبی هستند. وقتی میتوان واقعاً اعتماد کرد که عذرخواهی او در مسیری قابلمشاهده برای شما پیش برود. مثلاً شخصی که معتاد شده و حالا برای تغییر خود وزندگیاش: برای درمان اقدام میکند، دوستان و معاشرانش را عوض میکند، در جستجو برای کمک برمیآید و… پس به مسیری که میتوانید ببینید اعتماد کنید.
یا مثلاً در کسبوکار خود به کسی که سابقه اجرایی خوبی داشته یا شریکان قبلیاش از او راضی هستند یا مسیر موفقی را طی کرده و… اعتماد کنید. بازهم تأکید میکنم این اعتماد را در طول زمان بررسی کنید نه بهیکباره. بعضیها تنها خوب «آغاز» میکنند ولی برخی «خوب» میمانند و برای تشخیص این دو زمان لازم است.
چنانچه فردی هستید که تاب حال زیاد از اعتماد نابجا ضربه خوردهاید در پی دلایل آن در درون خود کندوکاو کنید. بفهمید چرا معمولاً به این نوع اشخاص اعتماد کردهاید. به ندای درونی خود گوش دهید و نشانهها را دنبال کنید. از تجربیات گذشته درس گرفتن، ما را تربیت میکند و بهترین شرایط وقتی است که دو بار مرتکب خطایی یکسان نشویم.
سلام
از دیگاه اینجانب ما در شرایط قرار می گیریم که در حالی که می بینیم شخصی مخاطب پنجاه پنجاه است اما در عقب این اعتماد یک دنیا تجربه و کسب کار است، در این شرایط با انکه اعتماد شما دوباره اشتباه خواهد بود ولی اکثریت اعتماد می کند.