7 دلیل برای یادگیری مهارت ارتباط موثر

ما به همدیگر و یه داشتن ارتباط موثر نیاز داریم و خلقت ما به گونه ای است تا بتوانیم در کنار هم جاده آسایش و پیشرفت را طی کنیم. ما انسان‌ها در مواقعی که:

1- تنها هستیم.

2- لحظات پر استرس را تجربه می‌کنیم.

3- وقتی که می‌خواهیم خوشی‌ها و موفقیت‌هایمان را با کسی شریک شویم.

4- وقتی که به کسی نیاز داریم تا مشکلات و شکست‌هایمان را درک کند.

5- وقتی که به راهنمایی و مشورت نیاز داریم.

به دنبال برقراری رابطه هستیم. همانطور که می‌بینید اینها نقاط و لحظاتی خیلی مهم در زندگی ما هستند. وگرنه بقیه زندگی ما به خوردن و خوابیدن و کارهای روتین می‌گذرد! در این نقاط حساس، ارتباطات انسانی و داشتن ارتباط موثر خیلی مهم و تأثیرگذار هستند و آیا می‌توانید حتی یکی از این 5 مورد را نادیده بگیرید؟

یک پرستار استرالیایی که مراقب افراد در حال احتراز (در حال مرگ) بوده، خاطرات خود را در کتابی نوشته است. او می‌گوید از چنین اشخاصی که روزها و یا لحظات پایانی عمر خود را می‌گذراندند می‌پرسیدم که الان بزرگ‌ترین حسرت‌های شما چیست؟ و جالب است بدانید اولین مورد مشترک بین تمامی آنها، این بوده که «چرا وقت و انرژی بیشتری برای روابط خود و با دوستان خود نگذارنده اند» و البته هیچ کس نگفته که چرا بیشتر کار نکرده‌ام و پول بیشتری به دست نیاورده ام! منظور این نیست که کل زندگی را به وقت گذرانی و خوشی‌های آنی بگذرانیم، بلکه هدف توازن و تعادل است. و شاید مهم‌تر از آن، اینکه در فکر و ذهن ما جایگاه روابط انسانی مستحکم‌تر و ارزشمندتر شود و بدانیم که چقدر این موضوع اهمیت دارد.

مهارت ارتباط موثر، به ما کمک می‌کند تا نگاه بهتری به خودمان داشته باشیم و نقاط ضعف خود را بهتر بشناسیم. وقتی خدا درباره انسان می‌فرماید: «هیچ خیری در تنها ماندن انسان وجود ندارد» منظور تنها ازدواج نیست و بخشی از هدف خلقت انسان ارتباط با دیگران است. مانند دوستان، همسایگان، خانواده، خویشاوندان، جامعه، همکاران و…

زمانی که به اندازه کافی روابط سالم و مثبت نداریم تا به طور منظم باعث تقویت ما بشوند، از نظر احساسی و معنوی دچار مشکلات جدی می‌شویم. در حالیکه شاید خودمان هم متوجه نباشیم که دلیلش، نبود روابط است. این موضوع روی عملکرد ما نیز تأثیرگذار است. گاهی بی نظمی‌های ما در کار و اینکه کلی پروژه و کار ناتمام داریم، مقداری هم از نداشتن روابط خوب نشئت می‌گیرد، زیرا خلقت ما این گونه است و ما هر قدر که متعهد و نسبت به کارمان علاقمند باشیم، نمی‌توانیم بدون ارتباط موثر دیگران، تمام کننده خوبی باشیم. زیرا شوقی که برای شروع کار نیاز است در ما وجود ندارد. حتی سلامت جسمی، متوسط عمر ما، مشکلات گوارشی و خیلی امراض دیگر هم به سلامت احساسی ما وابسته است. این روزها پزشکان درصد بالایی از مشکلات پزشکی را ناشی از استرس و احساسات منفی می‌دانند و به این ترتیب حساسیت روابطمان را، به ما نشان می‌دهند.

در اینجا به چند دلیل مهم می‌پردازیم که چرا در زندگی خود برای رشد و تکامل به افراد دیگر و در واقع به داشتن روابط مثبت و خوب نیاز داریم:

1- انگیزه، تشویق و پشتیبانی: هنگام رودررو شدن با مسائل زندگی به حمایت دیگران نیازمندیم. اگردقت کنید خیلی از افسردگی‌ها ریشه در انزوا و عدم داشتن روابط خوب دارد. مطمئناً با کمک تشویق و حمایت دیگران عبور از شرایط سخت راحت‌تر خواهد شد.

2- الگوبرداری: بسیاری از ما برای موفقیت در کار و زندگی شخصی می‌توانیم با الگوبرداری از افراد موفق در آن حیطه، سرعت و درصد موفقیت خود را چند برابر کنیم. برای نزدیک شدن به این افراد موفق، درس گرفتن از آنها و پی بردن به برنامه‌ها و استراتژی‌های واقعی آنها، نیازمندیم تا روابط بهتر و درست‌تری با آنها برقرار کنیم.

3- توانایی در نه گفتن: شاید برایتان جالب باشد که گاهی ارتباط موثر قدرت ما را در نه گفتن به افراد و تعیین حد و حدود در زندگی‌مان بسیار بالا می‌برد. به عنوان مثال در روابطی که ما وابستگی شدید احساس می کنیم، توانایی نه گفتنمان به شدت کاهش می‌یابد و لازمه کمی آزاد شدن و در آمدن از حس وابستگی شدید این است که با گروه‌ها یا افراد دیگر روابط کارآمدی داشته باشیم تا آنها قدرت، انگیزه و توان موردنیاز ما را در نه گفتن و تعیین حد و مرز به ما بدهند.

4- درمان: برای رشد کردن باید یاد بگیریم که چگونه رها کنیم و گذشته خود را کنار بگذاریم. وقتی با اتفاق‌های دردناک و شکست‌های سخت مواجه می‌شویم، نمی‌توانیم بدون دلبستگی به یک چیز جدید، چیزی را که باید، رها کنیم و آن را پشت سر بگذاریم. گاهی با یک حمایت و یا عشق تازه، این قدرت را به دست می‌آوریم تا اینگونه اختلالات عاطفی را درمان کنیم.

5- رشد شخصیت و پیشرفت: خیلی وقت ها ما با ضعف‌ها و کمبودهای درونی شخصیت خود بیگانه هستیم. اصلاً ایرادات خود را نمی‌دانیم یا به عبارت درست‌تر نمی‌بینیم و نسبت به قسمت‌های مهمی در خود که باید تغییر کنند، ناآگاه هستیم. برای رفع این مشکل به تلنگری از بیرون نیازمندیم. به دوستان و روابط خوبی که در موقع لزوم به ما بگویند که داریم اشتباه بزرگی می‌کنیم و ما را نسبت به رفتارهای اشتباهمان آگاه سازند. این یکی از سخت‌ترین موارد است و برای خود ما، توام با درد و رنج است. ولی یک دوست واقعی در این زمینه به ما کمک می‌کند. و اگر این گونه نباشد در پیله ی  خودمان گرفتار می‌شویم و دچار تکبر و از آن بدتر، عدم رشد می‌شویم و به احتمال زیاد نمی‌توانیم موفق باشیم. ما به بودن در کنار افرادی نیازمندیم که گاهی به ما تلنگری بزنند و کمک کنند تا رشد کنیم.

6- تکیه گاه: در مواقعی که شکست خورده‌ایم یا حتی برای رشد خود، چه در کار و چه در زندگی شخصی، به دوستان و روابطی به عنوان تکیه گاه نیازمندیم. تا با تکیه ذهنی به آنها دلگرمی و پشت گرمی بیشتری را احساس کنیم و این، توان ما را بسیار بالا می‌برد.

7- آرامش: ما خودکفا نیستیم و گاهی لازم است احساساتی را داشته باشیم و به وجود بیاوریم که تنهایی نمی توانیم به وجود آورنده شان باشیم. انسان‌ها با کنار هم بودن، با کمک کردن به هم، و حتی با حرف زدن با یکدیگر به آرامش می‌رسند. به عنوان مثال افراد سوگوار را در نظر بگیرید که در سخت‌ترین لحظات علاوه بر یاد خدا توانسته‌اند با حضور و حمایت دیگران آرامش را تجربه کنند.

چه در دنیای کسب و کار، چه خانواده، هرجا که ارتباط موثر ایجاد نکنیم، هزینه های خیلی زیادی خواهیم پرداخت. در خانواده ممکن است باعث شود نتوانیم خوب حسمان را بیان کنیم و مجبور به پرخاش شویم. در فضای کسب و کار ممکن است باعث شود نتوانیم محصولمان را خوب معرفی کنیم، با مشتری خوب ارتباط برقرار نکنیم و این ها نهایتا موجب ورشکستگی ما بشود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *