چند مغز دارید؟
درواقع اگر به کتابهای زیستشناسی مراجعه کنید متوجه میشوید که ما بهجای یک مغز، 3 مغز داریم:
مغز ما از سه لایه تشکیلشده: غشای اولیه و بدوی که مربوط به خزندگان است، مغز متکامل شده مربوط به پستانداران و لایه پیشرفتهتر مربوط به پریمات ها. این سه لایه همگی باهم در ارتباطاند اما در عمل کار آنها بهگونهای است که گویی سه مغز متفاوتاند. نکته مهم این است که این سه بخش مغز اغلب باهم در جنگ و منازعهاند.
بخش خزنده مغز: بخش جنگ یا گریز مغز است، این بخش از مغز عمل و عکسالعمل دارد.
مغزمیانی مربوط به پستانداران: جایگاه احساسات شماست. در اینجا احساسات قدرتمند مانند عشق، شادی، خشم، اندوه، حسادت و لذت شکل میگیرد.
بخش فوقانی یا پریمات مغز: این بخش است که شرایط را سبکسنگین میکند و اقدام هوشیارانه و آگاهانهای را موجب میشود. این مغز اطلاعات دو بخش دیگر مغز را جمعآوری میکند و پس از تجزیهوتحلیل آنها تصمیمهای عملی، هوشمندانه و اخلاقی میگیرد.
این سه مغز تا حدودی باهم کار میکنند اما بیش از همکاری، آنها رفتاری مستقل دارند. بخصوص زمانی که تحت استرس هستیم.
حالا این مطالب چه ارتباطی به نفوذ در دیگران و برقراری ارتباط موثر با دیگران دارند؟ موضوع بسیار ساده است:
برای اینکه بتوانید باکسی ارتباط برقرار کنید باید با بخش فوقانی مغز که مغز انسانی است حرف بزنید. نفوذ کردن بر کسی که عصبانی، ناراحت و مورد تهدید قرارگرفته است دشوار است، زیرا مغز فوقانی در این مواقع کار نمیکند و فعال نیست.
های جک امیگدالا (بادامهٔ مغز) و مرگ فکر منطقی
های جک امیگدالا در صورتی فعال میشود که احساس کند تهدیدی متوجه شماست. مثلاً اگر در محوطه پارکینگ و در تاریکی غریبهای به سمت شما بیاید بادامهٔ مغزتان فعال میشود. این تهدید لزوماً و همیشه فیزیکی نیست. میتواند از کلمات پرخاشگرانه، مشکلات مالی و هرگونه چالشی ایجاد شود. گاه وقتیکه میترسید بادامهٔ مغز بلافاصله فعالیت مغز سطح بالا را مسدود میکند و درنتیجه شما با توجه به غریزه بدوی خود اقدام میکنید.
اگر بخواهید باکسی که در شرایطهای جک امیگدالا قرار دارد از دلیل و منطق سخن بگویید وقت خودتان را تلفکردهاید؛ اما اگر قبل از به نقطهجوش رسیدن امیگدالا دخالت کنید به مغز تحلیلگر خود اجازه میدهید که اقدام منطقی کند. (در اینجا به شما قول میدهیم بهزودی روشها و راهکارهایی را به شما آموزش دهیم تا بتوانید با بخش انسانی مغز دیگران ارتباط بگیرید و این حالت فرصت مناسبی به شما میدهد که حرفهایتان را بهطرف مقابل بزنید و بر او نفوذ کنید)
نورونهای بازتابدهنده
وقتی در یک فیلم سینمایی بازیگر سینما به کسی که او را دوست دارد میرسد خوشحال میشوید یا اگر یکی از دوستانتان با مشکل بزرگی روبرو شود افسرده میشوید. سالها قبل دانشمندان پس از آزمایش روی میمونها متوجه شدند که وقتی میمون موزی را میخورد سلولهای مغزیاش واکنش نشان میدهد اما برایشان جالب بود که وقتی یک میمون به تماشای میمون دیگر مینشیند که همین کار را میکند بازهم سلولهای مغزیاش همین واکنش را نشان میدهند، انگار که خود او این عمل را انجام داده است.
انسانها دارای نورونهایی هستند که مثل آینه عمل میکند. اینها وسیلهای برای احساس همدلی در انسانها هستند. خلاصه آنکه این سلولها ممکن است راه و روشی باشند که طبیعت سبب شده تا ما به دیگران توجه داشته باشیم اما به نورونهای منعکسکننده میتوان با نگاه دیگری هم نگاه کرد. چرا غالباً وقتی کسی به ما محبت میکند چشمانمان پر از اشک میشود؟ چرا وقتی کسی ما را درک میکند احساس خوشایندی پیدا میکنیم؟ چرا وقتی کسی حال ما را میپرسد تکان میخوریم و احساس بهتری پیدا میکنیم؟
ما پیوسته و همیشه دنیا را منعکس میکنیم، با خواستهها و نیازهایش سازگار میشویم، میخواهیم عشق و محبت را برای خودمان خریداری کنیم، هر بار که دنیا را منعکس میکنیم میخواهیم خودمان متقابلاً منعکس شویم. اگر این میل و خواسته برآورده نشود با کسری و کمبودی روبرو میشویم.
گرسنگی منعکس شدن
در روز احتمالاً باکسانی روبرو میشوید که کمبود نورونهای منعکسکننده دارند؛ زیرا دنیا بهاندازهای که آنها به دیگران میدهند به آنها نمیدهد و این مسئله شرایطی است که در دنیا وجود دارد. اگر بتوانید نیاز دیگران را درک کنید و این نیاز را برآورده سازید، میتوانید با آنها ارتباط موثر برقرار کنید.
مقاله جالب و مفیدی هست نکات خوبی اشاره شده .ممنون
تشکر از نظر شما و همراهی تان
Hi, just wanted to tell you, I enjoyed this post. It was inspiring.Keep on posting!
Hi, Thanks & Best Regards
اشتراکها: نحوه برخورد با فرد عصبانی - ارتباط سبز