شخصیت شناسی به روش mbti؛ شخصیت شناسی mbti

شخصیت شناسی به روش mbti

شخصیت شناسی به روش mbti یکی از بهترین مسیرها برای شروع خودشناسی، تیپ شناسی و شخصیت شناسی است. یکی از علمی ترین ، کامل ترین و دقیق ترین مدل های شخصیت شناسی mbti است. mbti اولین بار توسط پرفسور یونگ مطرح شد و بعدها مطالب دیگری به آن اضافه شد. شخصیت شناسی به روش mbti روابط ما را بسیار زیباتر می کند. با شخصیت شناسی به روش mbti می توانیم رفتارهای دیگران را حدس بزنیم و برای آنها واکنش های مناسبی داشته باشیم.

کاربرد شخصیت ‌شناسی به روش mbti

  • مدیریت بهتر عمر
  • هدایت تحصیلی و انتخاب رشته
  •  انتخاب شغل
  •  نوع انتخاب در روابط
  •  مدیریت روابط: قلق به‌جای آزار!
  •  برای همدلی و درک دیگران
  •  عزت نفس و صلح درونی
  •  برای پدرمادرها و معلمان
  •  و…

Mbti چیست؟

شخصیت شناسی mbti؛ اولین بار توسط پرفسور کارل گوستاو یونگ مطرح شد. مجموعه مقالاتی که شامل 3 ترجیح اساسی بود و افراد به 9 تیپ شخصیتی تقسیم می‌شدند. بعد از فوت یونگ، این مجموعه نوشته‌ها به دست یک مادر و دختر به نام مایرز و بریگز رسید. آن‌ها مطالب یونگ را روی خود، دوستان و همسایه‌ها امتحان کردند و دیدند که بسیار درست است. یونگ هیچوقت برای این مفهوم تستی طراحی نکرده بود، اما مایرز و بریگز به کمک متخصصین این کار را انجام دادند و اسم خودشان را روی این تست گذاشتند:

Myers-Briggs Type Indicator

بعدها دکتر دیوید کیرسی قطب چهارمی به mbti اضافه نمود که مجموعا شامل 4 سوال اساسی و 16 تیپ شخصیتی شد.

 

شخصیت شناسی Mbti درباره ترجیحات یا Preferences است. یعنی نقطه سیاه یا سفید مطلق نداریم. همه ما هم برونگراییم هم درونگرا، اما تیپ ما بر این اساس است که اغلب ترجیحمان چیست؟ و خب برای کاربردی شدن مطالب نیاز است که یک خط بین این دو حیطه کشیده شود. مثل اینکه در مدرسه نمره‌ی قبولی 10 بود. زیر 10 مردود بود بالای 10 قبول. حالا چه کسی که نمره 1 گرفته بود و چه کسی که 8 گرفته بود هر دو مردود اعلام می‌شدند ولی خب حتما فرق است بین این دو نفر. در mbti هم همینگونه است. برای اینکه بتوانیم مطالب را کاربردی کنیم باید یکجا خطی بکشیم. اما میزان درونگراییِ دو فرد درونگرا می‌تواند تفاوت زیادی باهم داشته باشد.

شخصیت شناسی به روش mbti با کمک چهار سوال اساسی و تست شخصیت شناسی mbti تیپ شخصیتی آدم ها را مشخص می کند و بعد بر اساس آن چهار تیپ اطلاعاتی به آدم ها می دهد که خود و دیگران را راحت تر بشناسند.

این چهار سوال عبارتند از:

1- نحوه دریافت نرژی: آدم ها به دو دسته تقسیم می شوند، درونگرا و برونگرا.

درونگراها بیشتر از خودشان انرژی می گیرند  خیلی دوست ندارند کانون توجه باشند خصوصی عمل می کنند و اطلاعات شخصی شان را خیلی بروز نمی دهند. آدم هایی هستند که اول فکر می کنند  بعد جواب می دهند و متمرکز عمل می کنند و عمق نگر هستند. معمولا” یک یا دو دوست دارند اما با آنها دوستی های عمیق و صمیمی دارند. برونگراها انرژی شا ن را از بیرون و جمع دریافت می کنند و احساس خوشایندی از تنهایی ندارند  دوست دارند کانون توجه باشند و مسائل شخصی شان را خیلی راحت بیان می کنند. بیشتر از اینکه گوش کنند حرف می زنند و به سرعت جواب سوالات را می دهند. برونگراها بیشتر به پهنا و سطح توجه می کنند و بخاطر همین دوست های زیادی دارند.[irp posts=”2792″ name=”خودشناسی چیست؟”]

خصوصیات اصلی درونگراها:

  • انرژی از درونشان می گیرند.
  • تمایل به تنهایی.
  • ارزیابی در ذهن.
  • عملکرد خصوصی‌تر.
  • توجه به عمق و متمرکز.
  • دوستان کم و صمیمی.

درونگراها معمولا متفکر، مستقل، خوددار، یکنواخت، متعادل، و عموما آرام‌تر هستند و ممکن است متوجه حضورشان نشویم. نیازمند خلوت برای تمدد اعصاب و به دست آوردن انرژی‌اند. درونگراها بیشتر از کارهای شخصی و فردی لذت می برند. اما برونگراها برعکس نیاز به جمع دارند و تمایل دارند با جمع کار کنند.

شخصیت‌های درونگرا بیشتر متفکرند. اول تامل میکنند. نگاه میکنه اینکارو باید انجام داد یا نه؟ بنابراین خیلی جاها درونگراها مظلوم واقع می‌شوند، چون شما به محض اینکه گفتی کی حاضره؟ برونگرا دستش بالاست.

درونگراها معمولا تودار و سِکرت هستند. خیلی راحت حرف نمی‌زنند.

وقتی با یک شخصیت درونگرا صحبت می کنید حتما باید مکث کنید و به او اجازه تفکر بدهید.

درونگراها ممکن است خیلی سریع احساس کنند که به شخصیتشان توهین شده، در صورتی که آدم های برونگرا معمولاً یک مقدار اعتماد به نفس‌شان پررنگ‌تر دیده می‌شود.

درونگراها دوست ندارند در مرکز توجه باشند به خصوص درونگراهای فکری به خصوص درونگراهای حسی فکری. و اگر به اینها توجه کنی حالشان بد می‌شود و می‌ترسند. مگر این که آماده شده باشند.

آگاهی هایی که شخصیت شناسی به روش mbti؛ به ما می دهد می توان نیجه گرفت که در جامعه ما و جامعه جهانی که به گفتمان ارزش بیشتری داده می‌شود، درونگراها بیشتر مظلوم واقع شده و حقشان خورده می‌شود. بنابراین احتمال اینکه درونگراها افسردگی را تجربه کنند بیشتر است. و همچنین احتمال اینکه در درونگراها ترس‌ها و باورهای تلخ شکل بگیرد بیشتر است و ممکن است اینها بیشتر به سمت اضطراب بروند. اما این احتمال در برونگراها (چون ابراز می کنند، حرف می‌زنند، داد بیداد می‌کنند و خالی می‌کنند بیرون) کمتر است. اما افسردگی برونگراها معمولا خیلی سخت‌تر و طولانی‌تر است.

خصوصیات برونگراها:

  • انرژی از جمع
  • احساس ناخوشایند از تنهایی
  • کانون توجه
  • باصدای بلند فکر میکنند
  • بروز مسائل شخصی راحت‌تر
  • بیش از حرف زدن گوش می‌کنند
  • به سرعت جواب می‌دهند
  • به پهنا و سطح
  • دوستان پرتعداد

برونگراها معمولا سرخوش، خوشبین، شاداب، پر هیجان، پرتحرک، و امیدوار هستند. و شویی که نشان می‌دهند موفقیت آمیزتر است. اهل گفتمان‌اند و ورودشان به جمع کاملا مشخص است.

برونگراها صمیمی و پرحرف هستند. آنقدر که به کسی اجازه گفتمان ندهند! اما درونگراها معمولاً محتاط، ساکت و آرام‌اند و یک وقتهایی تو نمی‌تونی بفهمی که الان خوشحاله یا ناراحت؟!

برونگراها آمادگی بیشتری برای خودشیفتگی را دارند.

برای برونگراها اینکه چگونه روی دیگران تاثیر می گذارند، اهمیت بیشتری دارد. اما درونگراها بیشتر فکر می‌کنند که دیگران روی آنها چه اثری می گذارند.

درونگراها در روابطشان محتاط و عمیق هستند. شخصیت‌های برونگرا زرنگ، اجتماعی، پر رنگ و سطحی هستند.

از نظر یک برون گرا سکوت نشانه رضاست اما از نظر یک درونگرا نشانه این است که: من می خوام فکر کنم. نه نشانه‌ی رضایت است نه عدم رضایت.

2- نحوه دریافت اطلاعات: آدم ها به دو دسته حسی و شهودی تقسیم می شوند.

حسی ها بیشتر از طریق حواس پنجگانه اطلاعات را دریافت می کنند مثل بویایی و چشایی و لامسه و آدم هایی هستند که به حقایق اطمینان می کنند و از ایده ها اگر قابلیت اجرایی داشته باشد استقبال می کنند. دنبال چیزهای ملموس هستند و واقعیت گرا هستند.

بسیار به جزئیات توجه می کنند و معمولا” در زمان حال زندگی می کنند و توجه شان به الان است. شهودی ها از طریق همان چیزی که به آن حس ششم می گوییم اطلاعات را دریافت می کنند. به الهامات و احتمالات اهمیت بیشتری می دهند. انسان های ایده پرداز و خلاق و نوآوری هستند. جزئیات را به خاطر نمی سپارند چون همه چیز را در یک تصویر کلی می بینند و توجه آنها به آینده است و به غرایز خودشان هم توجه زیادی دارند.

تفاوت های حسی با شهودی در چیست ؟

intuitionاز نظر یونگ یعنی کلان‌نگری. شهود؛ عرفانی نیست، ژنتیک و عصب‌شناسانه است. دربرابر sensational بودن یعنی حسی بودن.

برای یک آدم حسی تنها چیزهای ملموس قابل درک هست. یعنی به لحاظ عقلی چیزی براش ملموسه که به لحاظ جسمی قابل اندازه‌گیری باشه. یعنی بتواند ببیند، بچشد، بو کند، گوش کند یا لمس کند.

توجه به جزئیات در اینها بالاست. مثلا: کم نمک یا پرنمکی غذا را سریع میفهمند.  تغییر وزن آدمها را سریعا متوجه میشوند. متوجه میشود که این بار در خورشتت هل و دارچین ریخته‌ای. کفشی که پا را بزند نمی‌توانند بپوشند و اذیت میشوند لباسی که زبر باشد هم همینطور اما یک فرد شهودی ممکن است از زخم پایش متوجه تنگی کفشش بشود و یا اصلا متوجه زبری لباس شوری غذا و یا تغییر رنگ خانه نشود.


پس شهودی‌ها به چه دردی می‌خورن؟ ریاضیدان، فیزیکدان، انیشتین، فیلسوف، زبان‌شناس، روانشناس و…

اما آدم‌های حسی: آشپز، عطرفروش، رقصنده، طراح لباس، نقاش، خیاط، مجسمه‌ساز و هر چیزی که نیاز به لمس داره و فیزیکیه.

حسی‌ها نوازنده های خوبی میشن شهودی‌ها آهنگسازهای خوبی.

[irp posts=”2460″ name=”تفاوت کودکان حسی و شهودی”]

حسی‌ها با محرک‌های فیزیکی و اشیاء ارتباط دارند(به اشکال مختلف) و بیشتر با دنیای فیزیک رابطه دارند اما شهودی‌ها با متافیزیک.  متافیزیک به معنای ارواح نیست! یعنی کلان نگری به جهان، یعنی به‌دست آوردن قوانین فیزیک، یعنی فرافیزیک و قوانین کلی.

آدم حسی عطر میسازه فشن دیزاین میکنه(و کار یدی یا عملیاتی) اما شهودی مثلا یک قانون جدید را در اقتصاد یا در روان انسان کشف میکنه.


حسی: حواس، حقیقت، رئال، عینی‌گرا، واقع‌گرا، بسیارخوب در دیدن جزئیات، نکته‌سنج، بیشتر در زمان حال و کمتر به آینده فکر می‌کنند. یک کودک حسی بازی هایی مثل گل بازی رو ترجیح میده.

 

 شهودی: حدسیات، گمان، احتمالات، تخیل، بیشتر در فکر آینده، پیش‌بینی، بچه های شهودی بازی‌ها و حرف‌های تخیلی را ترجیح میدهند.

تفاوت نحوه کار حسی با شهودی

شخصیت‌های حسی دوست دارن بهشون طرح، برنامه، نقشه و دستورالعمل بدهی. شفاف باشه و اونها اجرا کنند. اجرا کنندگان و و پیاده کنندگان بسیار خوبی هستند. با یک ریتم و سرعت ثابت. اما شهودی‌ها اولا برای خودِ شروع و استارت مشکل دارند و خیلی زود حوصله‌شون از یک چیزی سر میره، ثانیا ریتم و سرعت ثابتی ندارند.

حسی: به حسی ها باید راه ها و دستورالعمل های دقیق ارائه بدهیم.

 

شهودی: شهودی ها ممکن است از روی واقعیت بپرند یا آنها را اشتباه بگیرند. چون خیلی وقتها درکی از چیزهای عینی ندارند.

 

حسی‌ها به دستورالعمل‌های قبلی و قدیمی بیشتر اطمینان می‌کنند که تجربه شده و ثابت شده. چرا؟ چون به مسائل عینی و تجربه شده بها میدهند. اما شهودی‌ها علاقه‌مند به چیزهای بکر و دست اول و به‌شدت به تغییرات علاقه‌مندند. بنابراین از کارهای تکراری و روزمره بدشان می‌آید.

حسی ها به مهارت علاقه دارند. هرچقدر مهارتش بالاتر برود حالش بهتر است. پس در حسی ها مهارت‌ورزی مهم است.

 

یک آدم حسی اگر بدنش درگیر ماجرا باشد بیشتر یاد می‌گیرد.

حسی‌ ها در کارهایی که نیازمند به دقت، حوصله و تکرار است قوی‌ترند. مشق حسی و شهودی.

حسی ها بازی هایی را دوست دارند که قوانین خاص دارد. لذتشان برای موقعی‌ست که مهارتشان در یک بازی بالا برود. به مدرک و مهارت بیشتر اهمیت می‌دهند. اما شهودی‌ها از یاد گرفتن چیزهای جدید و نو لذت می برند.

 

حسی ها برای درک مسائل به مثال های حقیقی نیاز دارند. برعکس برای شهودی‌ها باید حتماً از تخیلات شان به نوعی استفاده کنیم. کل‌نگر هستند و دوست دارند درباره موضوعی با او صحبت کنید که بتواند تصور کند: چه بود، چگونه خواهد شد و هر چقدر ذهن در این ها فعال تر شود بیشتر علاقه مند می‌شوند.

 

شهودی ها تنوع را دوست دارند اما حسی‌ها نه و تغییرات ناگهانی بهمشان می‌ریزد. ریسک پذیری در حسی ها کمتر است و معمولاً محتاط هستند.

3- نحوه تصمیم گیری: آدم ها به دو دسته احساسی ها و فکری ها تقسیم می شوند.

فکری ها معمولا” تحلیل غیر شخصی دارد و نتیجه کار برای آنها مهم است. برای انصاف،عدالت و منطق اهمیت زیادی قائل هستند و ممکن است در نظر اول بی توجه یا بی ترحم به نظر بیایند. به حقیقت بیشتر از مودب بودن بها می دهند و تحت میل به رقابت، انگیزه می گیرند. احساسی ها بیشتر تحت تاثیر احساساتشان هستند و نتیجه آن تصمیم را روی آدم های دیگر در نظر می گیرند.  خیلی برای آنها مهم است که در یک جمع بی ادب جلوه نکنند و به مودب بودن و همدلی بهای زیادی می دهند. آدم های عاطفی و احساسی به نظر می آیند و خیلی فکر می کنند که باعث ناراحتی دیگران نشوند. تحت میل به قدرشناسی انگیزه می گیرند یعنی هر چقدر تشویق شوند انگیزه آنها بیشتر می شود.

4- نحوه سبک زندگی: آدم ها به دو قسمت منظم و منعطف تقسیم می شوند.

منظم ها به تصمیم گیری علاقه دارند البته باید بدانیم که این نظم ظاهری نیست بلکه نظم فکری است. آنها خیلی دوست ندارند مسائل در ذهنشان باز بماند و به شدت برنامه ریز هستند و هدف گذاری را دوست دارند. اول کار می کنند بعد تفریح. شرایط کنترل شده را بیشتر دوست دارند و برای کارها آمادگی ذهنی از قبل می خواهند. معمولا” در قرار ها سر وقت حاضر می شوند و برنامه ریزهای خیلی خوبی هستند. اما منعطف ها خیلی سر وقت بودن را جدی نمی گیرند. معمولا” کلی پروژه باز در ذهنشان دارند و اول تفریح می کنند سپس کار و معمولا” از برنامه ریزی بیزارند و عاشق هیجان و کارهای یهویی هستند.[irp posts=”3142″ name=”مراحل خودشناسی”]

 نکات مهم خودشناسی به روش mbti

1- هیچ تیپی بر تیپ دیگر برتری ندارد. هر کدام از تیپ ها فقط ویژگی هستند مثل چپ دستی یا راست دستی که بهتر و بدتری ندارند. پس نمی توان گفت کدام تیپ شخصیتی بهتر است ؟

2- همه ما از هر دو ترجیح داریم. مثلا” همه ما هم درونگرایی داریم هم برونگرایی و سیاه و سفید نیست بلکه مانند نمودار است که بین صفر تا صد درصد است و اگر انسانی در این نمودار به سمت درونگرایی نزدیک تر است، درونگرا محسوب می شود. این نمودار ممکن است نود به ده باشد یا شصت به چهل اما اینکه معمولا” چطور هستیم یا در شرایط سخت چطور هستیم تیپ شخصیتی ما را مشخص می کند.

3- ما می توانیم و باید مهارت هایمان را رشد و توسعه بدهیم. بعضی از آدم ها یاد می گیرند که منعطف هستند و هر وقت دیر به قراری برسند می گویند که من منعطف هستم پس دیر می آیم! ما این تیپ ها را یاد نمی گیریم که یک اسم جدید روی ضعف هایمان بگذاریم بلکه باید روی مهارت هایی که نداریم کار کنیم.

شخصیت شناسی به روش mbti می تواند روی انتخاب شغل و مسیر زندگی ما و روابط ما و تصمیم گیری روی اهداف بلند مدت ما و انتخاب اهداف ما و دانستن نقاط ضعف و قدرت و خودشناسی ما بسیار کمک کننده باشد. هم می توانیم تیپ شخصیت خودمان را متوجه شویم و هم می توانیم در رابطه با یک دوست یا یک همکار یا در روابط دیگر طرف مقابل را بشناسیم و فکر نکنیم طرف مقابل با ما لجبازی می کند بلکه او را درک کنیم و سپس با هم صحبت کنیم و به راه حل برسیم.

شما می توانید تست mbtiرا انجام دهید و یک کلمه چهار حرفی که شامل نوع شخصیت شماست را پیدا کنید و این چهار حرف می تواند اطلاعات مفیدی راجع به شما بدهد.

mbti t

 

بررسی تیپهای شخصیتی  در<< دوره خودشناسی جامع >> به صورت کامل توضیح داده میشود .درصورت تمایل میتوانید از طریق لینک زیر به این دوره دسترسی داشته باشید:  

 

3 دیدگاه برای “شخصیت شناسی به روش mbti؛ شخصیت شناسی mbti

  1. محمودیان گفته:

    چه خوب که الان تو اینترنت همه چیزو میشه پیدا کرد. قبلنا باید کلی میگشتیم تا چیزی رو که میخوایم یاد بگیریم و دنبالشیم پیدا کنیم یا مثلا واسه لوله بازکنی برچسب ها رو زیر و رو میکردیم که آیا یه آدم مطمئن واس چاه بازکنی پیدا میشه یا نه! ولی خداروشکر الان دیگه از شیر مرغ تا جون آدمیزاد تو نت ریخته. خلاصه که دمتون گرم خیلی برام مفید بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *