همدلی و خشم
کتابی درزمینه مهارتهای ارتباطی از روانشناسان بزرگ تاریخ ندیدهام که در آن صحبتی از همدلی نشده باشد. همدلی یعنی خود را جای طرف مقابل بگذاریم و سعی کنیم از دریچه چشم او به دنیا نگاه کنیم. همدلی بر سیستم عصبی ما تأثیر میگذارد. واکنش متضاد با همدلی، خشم است. ازلحاظ علمی خشم و همدلی نمیتوانند درآنواحد در کنار هم باقی بمانند و اگر یکی از آنها وارد شود دیگری را به در میکند.
سِر شدهایم!
همه ما در مورد همدلی و فوایدش، زیاد شنیدهایم یا خواندهایم، شاید به همین دلیل است که فکر میکنیم همدلی کردن را بلدیم و در موردش خیلی چیز میدانیم. بهنوعی گوش و چشم ما در مقابل این کلمه «سِر» شده است! و باز دقیقاً به همین دلیل است که کمترین بهره را از این مهارت اساسی میبریم! درواقع ما فکر میکنیم که میدانیم در ذهن و افکار دیگران چه میگذرد و آنها چه احساسی دارند. اما واقعاً اینگونه نیست، و در بیش از 90 درصد مواقع تصور ما کاملاً نادرست است. این مسئله حتی در مورد روانشناسان نیز صدق میکند (!) حتی آنها که در زمینه روابط انسانی متخصص هستند! و این موضوع در یک تحقیق علمی ثابتشده است که روان شناسان هم فکر میکنند میدانند در ذهن مراجعینشان چه میگذرد ولی آنها هم اغلب اشتباه میکنند.
روانشناسان هم!
در دانشگاه استنفورد 8 روانشناسِ محقق چند ساعت با مراجعین خود صحبت کردند و درباره مشکلات و احساساتشان سؤال کردند و در پایان هر مصاحبه، همزمان روانشناسان و مراجعین فرمهایی را پر میکردند. مراجعین در مورد احساساتشان یک آزمون ارزشیابی دقیق میدادند و روان شناسان بایستی جوابهای آنها را پیشبینی میکردند. نکته موردتوجه این است که روانشناسان چون میدانستند دقیقاً وسط چه تحقیقی قرار دارند سعی میکردند تبحر خود را به حد اعلاء نشان دهند و مصاحبهها را بسیار دقیق و موشکافانه انجام میدادند. و تازه در چنین شرایطی فکر میکنید نتیجه چه بود؟ درنهایت بخشهای مشابه بین مراجعهکننده و روانشناس تحت ضریبی بین صفرتا یک مشخص میشد و تقریباً همه ضرایب نزدیک به صفر بود!
منظور از بیان این پژوهش کاربردی این است که خیلی جدیتر به همدلی فکر کنید.
مشکل اکثر ما و ارزش تقویت مهارت همدلی
اکثر ما این مشکل راداریم که فکر میکنیم میدانیم دیگران چه احساسی دارند و درباره ما چه فکری میکنند درحالیکه واقعاً نمیدانیم، و این نشان میدهد همدلی کردن چقدر مهم است. اگر یکقدم در مهارت همدلی قویتر شوید صدها قدم درراه ارتباطاتتان جلو میافتید.
تعریف دقیق و کاربردی
همدلی یعنی:
افکار و احساسات طرف مقابلمان را بفهمیم،
به حرفهایش گوش دهیم،
و آن را تکرار کنیم تا متوجه شود که پیامش را درست درک کردهایم
و با توجه به این پیام، احساس احتمالی او را حدس بزنیم.
در این حالت است که دیگران متوجه میشوند به حرفشان گوش کردهاید و میدانید چه احساسی دارند و در یککلام او را «درک کردهاید».
بزرگ ترین مانع
همدلی کردن نیازمند کنجکاو بودن و مهربانی شماست. بزرگترین مانع برای همدلی نکردن این است که مدام در ذهن خود به صحبتهایی فکر کنید که میخواهید بعد از حرفهای روبرویی بزنید. این کار که بسیار متداول نیز هست باعث میشود به گفتههای دیگران توجه نکنید و درنهایت حرفی بزنید که بهکل اشتباه و بیربط باشد. نکته کلیدی این است که بهجای تمرکز بر افکار و احساسات خود، روی صحبتهای دیگران تمرکز کنید. این یعنی از «خودمحوری» بیرون بیاییم و در ارتباطات «دیگر محور» باشیم.
همدلی را همیشه و حتماً با طرح یک پرسش خاتمه دهید، زیرا هم طرف مقابل تشویق میشود بیشتر صحبت کند و مسائل ذهنش را کاملاً شرح دهد و هم مطمئن میشوید که آیا درست متوجه افکار و احساسات او شدهاید یا خیر. مثلاً:
«ببینید درست متوجه شدهام یا خیر، شما گفتید که ….. و تصور میکنم بهاحتمالزیاد الآن احساس … راداری. درست است؟ یا آیا درست متوجه شدهام؟» درواقع هیچ راه صددرصدی وجود ندارد که دقیقاً بفهمید دیگران چه فکر و احساسی دارند مگر اینکه خودتان از آنها بپرسید. همدلی باعث میشود که بهجای جروبحث بیهوده در مورد اینکه چه کسی درست یا غلط میگوید و چه کسی مقصر است در سطحی عمیقتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید.
راز همدلی کردن
برای استفاده از این مهارت قدرتمند یک نکته بسیار مهم را بهعنوان راز موفقیت خود در همدلی به خاطر بسپارید:
ذهنیت کمک کردن و حل مسئله نداشته باشید.
هدف از همدلی، گوش دادن و درک کردن طرف مقابل است. اکثر ما آدمها همین را میخواهیم. اینکه کسی ما را درک کند. وقتی طرف مقابل ناراحت است زمان مناسبی برای حل مسئله نیست (مگر آنکه خودش تقاضای کمک فکری و ارائه پیشنهاد کند)، هنگام همدلی این را در فکر و قلب خود حک کنید که هدف شما «کمک کردن» و «حل مسئله» ای که طرف مقابل را آزار میدهد نیست، بلکه هدف این است که نشان دهید واقعاً او را درک میکنید. برای این منظور دست از بیان و ترویج افکار و احساسات و نیازهای خود بردارید. خود را فراموش کنید، نه قضاوت کنید نه سرزنش، بهعبارتدیگر بهطرف مقابل چیزی ندهید، بلکه تنها سراپا گوش باشید و در این حالت چیزی به او میدهید که بسیار باارزش است.
اشتراکها: مهارت پرسش و نحوه سوال کردن در یک گفتگو - ارتباط سبز