عزت نفس یک احساس است.میگوییم احساس عزت نفس،احساس ارزشمندی .عزت نفس ربطی به مسایل بیرونی زندگی ما،مسایل منطقی عرفی و دستاوردهای بیرونی ما ندارد .عزت نفس یعنی خودت را درست بشناسی،خودت را باور کنی،قربون خودت بروی وخودت را دوست بداری و در مجموع خودت را یک موجود ارزشمند و محترم بدانی. اما ویژگی افراد با عزت نفس پایین چیست؟
دراینجا ویژگیهای کسانی که عزت نفس پایینی دارند را باهم مرور میکنیم:
چطور تشخیص دهیم عزت نفسمان پایین است؟
1) انتقاد زیاد از دیگران و قضاوتهای افراطی: از ویژگی افراد با عزت نفس پایین این است که این افراد معمولاً روی همه یک عیب و ایرادی میگذارند. مثلاً در یک عروسی به لباس همه یک گیری میدهند. مدام در حال گله، شکایت، غر، اندوه و بهانهجویی هستند. قضاوتهای تند و سیاهسفید دارند. مثلاً می گوید: «همه گرگاند! به برادر خودت هم رحم نکن!»
کافی است دوستی که 10 سال به آن ها خدمت ارائه میداده یک اشتباه کند تا کلاً او را کنار بگذارند. از نگاه این افراد همه دزدند، همه گرگند، همه بیشعورند، اکثراً هم نمی فهمند! مدام دارد برچسب میزند، قضاوت میکند و انتقاد میکند.
2) برداشت منفی از همه رفتارها و بدبینی: معمولاً بدترین حالت ممکن را در نظر میگیرند. مثلاً به دوستش زنگ میزند و طرف جواب نمیدهد. حالا میگوید: «بیا! می دونم جواب همه رو میده ها! نمی دونم با من چه مشکلی داره!» حالا ممکن است طرف الآن گوشیاش را ندیده. اما اینگونه افراد معمولاً بدبین هستند و حالات منفی را برداشت میکند. حتی ممکن است کسی از آنها تعریف کند و فکر کنند طرف دارد مسخرهشان میکند! پس بدترین حالت را در رفتارها و حرف دیگران برداشت میکنند و به نیت اکثر افراد شک دارند.
3) مقایسه دائمی خود با دیگران: ویژگی افراد با عزت نفس پایین میتواند این باشد که حتی مقایسههای بیربط انجام میدهند! مثلاً نجار است اما خودش را با خیاطها مقایسه میکند! و در همهجا در حال محاسبه است: «خب این چقدر درمیاره؟!» ماشینش را با ماشین دیگران، خانهاش را با خانه دیگران و کلاً خودش را با دیگران دائم مقایسه میکند. چه در فامیل چه در محیط کار.
حتی طرف خودش را با بچهاش مقایسه میکند! وقتی آدمی از بچه اش تعریف میکند نمیتواند تحملکند و میگوید: «خب می دونی من چه امکاناتی به این دادم؟! این امکانات رو به من میدادن الآن بیل گیتس شده بودم والا!» پس معیار خوشبختی و بدبختیاش همین میشود که نسبت به دیگران پول کمتری دارد یا بیشتر؟ سفر خارجی بیشتری رفته یا کمتر؟
4) طلبکار بودن و افراطوتفریط در استفاده از قدرت: به یک گارسن در رستوران هم دوست داره یک اُرد و دستور اضافهای بدهد! قدرت در دست افراد دارای عزت نفس پایین مثل یک چاقو در دست بچه است. کمی که پُستش بالا برود پاییندستیها را اذیت میکند! یا مثلاً ظهر با همسرش دعوا میکند و فحش میدهد، شب میآید یکهو مهربان میشود! یا از اینطرف پشتبام میافتد یا از آن طرف.
و همچنین آدمهایی که همیشه از دیگران طلبکارند. یک لیست بلندبالا دارند و از همه انتظار دارند که سرویسهای مختلفی ارائه دهند. مدام منتظر دیگران هستند و اگر یک کار کوچک برای کسی انجام دهند مدام منت میگذارند و طلبکارانه برخورد میکند، اما لطف و عنایت دیگران را زود فراموش میکنند.
5) نیازمند تأیید دیگران: از انتخاب یک لباس تا انتخاب رشته، انتخاب همسر و… این افراد نیاز به تأیید دیگران دارند. احتمالاً یک نفر را با خود به لباسفروشی میبرند و یا اگر تنها هم باشند تصویر دیگران در ذهنشان میآید. «اینو بخرم مامانم چی میگه؟ دوستم چی میگه؟ فلانی چی میگه؟!» و خلاصه که به خاطر این نیاز به تأیید، معمولاً در مسیرهایی قرار میگیرند که خیلی انتخاب خودشان نیست.
6) عدم توانایی تغییر باور (اصرار روی مواضع): فرقی نمیکند که در چه حیطهای باشد. مرغشان یک پا دارد! معمولاً یک لایه ی تعصب هم روی شک خود میکشند و هر چقدر هم برایش توضیح بدهی که مسیرش یا حرفش یا باورش اشتباه است، تندتر و مصرانه تر آن را دنبال میکند. و در زندگی اش بسیار دچار لجبازی می شود.
7) خود مقصر پنداری بیشازحد: مثلاً دارد با دوستش در خیابان پیادهروی میکنند، پایش به یکچیزی گیر میکند و تلو میخورد و ناگهان معذرتخواهی میکند! «عه!ببخشید!» خب این مسئله پیش میآید اینکه معذرتخواهی نمیخواهد.
در دعوای پدر و مادرش خود را مقصر میداند، در بد تربیت شدن برادرزادهاش خودش را مقصر میداند، در شرایط اجتماعی و فردی، در سوراخ شدن لایه اوزون! و … بیشازحد خودش را مقصر میپندارد. درحالیکه ممکن است برخی موارد اصلاً و ابداً ربطی به او نداشته باشد و یا اصلاً اشتباهی نبوده که معذرتخواهی نیاز داشته باشد.
8) دگر مقصر پنداری بیشازحد: در اینکه در تحصیل مردود میشده تقصیر ندارد، در انتخاب رشته و شغل هم همینطور، در ماجرای عشقی و ازدواج هم که گولخورده(!) و اینکه پولی ندارد هم یا به خاطر ضعف پدرش است یا دیگران دزدند! خلاصه که همیشه دیگران مقصرند و ایشان هیچگونه اشتباهی در زندگی مرتکب نشده. و تازه اگر مثلاً در انگلیس به دنیا آمده بود قدرش را میدانستند و مجسمهاش را میساختند!این مورد نیز از ویژگیهای افراد با عزت نفس پایین است.
9) عدم تحمل رشد و پیشرفت دیگران: حسادت در این افراد که دارای عزت نفس پایینی هستند ،در حد اعلای خودش یافت میشود! چشمِ دیدن رشد و ترقی دیگران را ندارند. بنابراین ممکن است زیرآبشان را بزنند تا کوتاه شوند. چرا؟ چون خودشان حال بلند شدن ندارند. ممکن است بسیار هم موفق باشند ولی مدام پول و انرژی خرج کنند برای زمین زدن دیگران. خلاصه از دیدن رشد دیگران بیشتر از اینکه خوشحال شوند حالشان گرفته میشود.
10) خجالت، شرم و احساس گناه: یک شرم و احساس گناه سازنده داریم که موجب توبه و بازگشت میشود. اما یکسری احساس شرمها و گناهها بیخود و فقط خراب کننده ی عزتنفس است. فرد درباره ی خودش دچار پیشداوری منفی است. درنتیجه خجالتی است و حرف نمیزند. در دلش میگوید الآن این را بگویم ضایع است، فلانی چه میگوید؟ اصلاً شاید حرف مسخرهای باشد! و خلاصه آنقدر پیشداوری منفی دارد که خجالت باعث میشود اصلاً نتواند جایی ابراز وجود کند.
این مظلب، درباره ویژگی افراد با عزت نفس پایین، بخشی از کتاب <<نقشه ساخت پازل عزت نفس>> است.برای خرید این کتاب میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: