در این دسته از مقالات میخواهیم در مورد نشانهها و علائمی صحبت کنیم که بتوانید روابط ناسالم و نافرجام را بهتر شناسایی کنید.
متاسفانه روابط ما، همیشه ما را به سمت بهترشدن، کمال و حس خوب نمیبرند. گاهی احساسات کوتاه مدت ولی اشتباهی در وجود هر یک از ما شکل میگیرد اما در نهایت میفهمیم که اشتباه کرده بودیم و با رابطهای مشکل دار یا در حالت بدتر با ویرانهای روبرو هستیم که مقدار زیادی از سرمایه زمان و احساس را از ما گرفته است. که بعضاً تا مدتها توان ارتباط جویی ما را تحت تأثیر قرار میدهد و لطمات سخت روحی بر ما وارد میکند.
در دورانی که روابط شکست خورده بسیار است، این سری از مقالات ارتباط سبز بسیار به یاری شما خواهند آمد، تا نه تنها در وقت خود صرفه جویی زیادی کنید بلکه از دام روابط ناسالم، آگاهی مناسبی پیدا کنید.
قسمت اول: وقتی که یک طرف به جای برقراری ارتباط با دیگران از صمیمیت و نزدیکی اجتناب میکند
ما برای رسیدن به صمیمیت آفریده شدهایم، برای ارتباط با کسی که قلب و روح و ذهن دارد. صمیمیت زمانی اتفاق می افتد که ما منعطف، حساس و صادق باشیم. زیرا این خصوصیات باعث نزدیک شدن آدمها به یکدیگر میشود. زمانی که احساسات، ترسها، شکستها و آسیبها را با هم در میان میگذاریم، میتوانیم به خوبی یکدیگر را بشناسیم و احساس صمیمیت کنیم. این «به اشتراک گذاشتنهای صمیمانه» احساس تنهایی را از ما دور میکند. تقدیر ما این است رابطهای صمیمی با خدا و انسانها برقرار کنیم. اگر این اتفاق نیفتد و صمیمیتی وجود نداشته باشد، حتی اگر درگیر رابطهای باشیم، باز هم احساس تنهایی خواهیم کرد.
[highlight]به صِرف وقت گذراندن با یک نفر نمیتوان رابطهای ایجاد کرد[/highlight]، بلکه صمیمیت و پذیرش حقیقی است که این تأثیر را دارد. اگر در رابطه طولانی مدتی با وجود زمان زیادِ آشنایی به خوبی همدیگر را نمیشناسید، لازم است آن را بررسی کنید. اگر زمان زیادی را با یک نفر میگذرانید و هنوز احساس میکنید که از او بسیار دور هستید اشکالی در میان است. این رابطه، ارتباط مفیدی برای روح و روان شما نیست و از این گذشته این موضوع نشان دهنده خطری آشکار در رابطه شماست و نشان دهنده یک مورد از روابط ناسالم است.
افرادی که توانایی نزدیک شدن به دیگران را ندارند، اغلب این احساس تنهایی را به شکل روابط کوتاه مدت، دو رویی و خیانت، از دست رفتن اعتماد به نفس و اعتماد میان افراد، اعتیادها و سازوکارهای مشکل دار دیگر، بروز میدهند. این گونه افراد ممکن است بسیار باهوش باشند یا علاقه زیادی به مسائل معنوی داشته باشند یا …، منظور این است که انسانهای بدی نیستند، فقط توانایی برقراری رابطه صمیمانه با دیگران را ندارند. این گونه افراد همیشه خود را علاقه مند و بامحبت نشان میدهند اما در عمق وجود شما چیزی آزاردهنده وجود دارد و حس میکنید چیزی سرجایش نیست.
زوجهای زیادی وجود دارند که این خطر بالقوه در رابطهشان وجود دارد. فقدان صمیمیت، مثل موریانه پایه و اساس رابطه زناشویی را از بین میبرد. از آنجا که هیچ مشکل آشکار و مشخصی وجود ندارد، حرفی به هم نمیزنند. همه چیز خوب به نظر میرسد تا اینکه یک همسر متوجه میشود که طرف مقابل، درگیر رابطه با کسی دیگر یا دچار اعتیاد شده است. زمانی که این اتفاق می افتد، نمای ظاهری رابطه که اطرافیان فکر میکنند خیلی خوب است، فرو میریزد.
معمولاً زن و شوهر عمیقاً میدانند که همه چیز خوب نبود و نوعی جدایی آزار دهنده را حس میکردند، ولی نمیدانستند که باید در موردش چه کاری انجام دهند. بنابراین به همین صورت به زندگی ادامه میدادند تا فاجعه همه چیز را به هم ریخت.
نتیجه بسیار مهم: اگر در رابطهای احساس راحتی نمیکنید، این سؤال را از خودتان بپرسید که آیا این رابطه مرا بهسوی انسجام بیشتر سوق میدهد یا بهسوی انزوای بیشتر؟ احساس تنها بودن در یک رابطه نشانه خوبی نیست، اما همیشه به یاد داشته باشید اولین کسی که باید موردبررسی قرار گیرد، خود شما هستید. این عدم وابستگی در رابطه ممکن است از مانعی در وجود شما نشئتگرفته باشد. بعضیاوقات ترسها و تضادهای ما برقرار کردن رابطه با دیگران را سخت میکند. پس مشکل میتواند هم از جانب ما و هم از سوی دیگران یا حتی از سوی دو طرف باشد.