مهمترین قانون ارتباط موثر با دیگران = انسانها جذب کسی میشوند که مجذوب آنها شده است.
دیل کارنگی میگوید: «با علاقهمند شدن به دیگران در عرض 2 ماه میتوان دوستان زیادتری پیدا کرد تا اینکه به مدت 2 سال تلاش کنیم دیگران را به خود علاقهمند سازیم.»
از خود بپرسید: «آیا من معمولاً به دیگران و علایق آنها توجه میکنم یا فقط به خودم و علایق شخصیام میاندیشم؟»
6 اصل ارتباط موثر با دیگران :
1- صادقانه به دیگران علاقهمند شوید. مردم اهمیتی نمیدهند که شما چقدر میدانید، مگر آنکه بدانند شما به آنها چقدر اهمیت میدهید. قدرت، تحصیلات و تخصص شما اهمیتی ندارد. آدمها زمانی به شما روی خوش نشان میدهند که بفهمند برایشان ارزش قائلید.
2- لبخند بزنید. چارلی وتزل (نویسنده) زمانی بعد از برگزاری نمایشگاه فروش لوازم کمکآموزشی گفت: «وقتی در غرفهٔ خودم نشسته بودم، به هرکسی که از جلویم رد میشد لبخند میزدم. مردم در راهروهای نمایشگاه بالا و پایین رفته و با چشمانی خیره به انواع محصولات نگاه میکردند. نکته جالب اینکه آنها ظاهراً از کنار من میگذشتند اما سرانجام برای خرید کردن به سمت غرفه من میآمدند. درواقع لبخند مانند زنجیری آنها را به سمت من برمیگرداند.» اگر میخواهید با ایجاد ارتباط موثر دیگران را به سمت خود بکشانید، چهره خود را با لبخند درخشان کنید.
3- بدانید برای هرکس دلنشینترین صدا، شنیدن نامش است. دیل کارنگی همیشه در تعالیم خود، روی این نکته تأکید میکرد که باید نام دیگران را یاد بگیریم. میتوانید ویژگی خاص چهرهٔ هرکس را بانامش ارتباط دهید و یا گاهی با بازی با کلمات سعی در به خاطر سپاری نام اشخاص کنید این هم قدمی درایجاد ارتباط موثر خواهد بود .
4- دیگران را به گفتن در مورد خودشان ترغیب کنید. جورج الیوت (داستاننویس) سفارش کرده است: «در این دنیای بزرگ بهجز خرسندی از تحقق آرزوهای کوچک و خودخواهانهٔ خود، به موارد دیگری هم اهمیت بدهید. سعی کنید به آنچه در فکر و عمل بهترین است، به رویداد خوبی جدای از پیشامدهای مربوط به تقدیر خودتان، توجه کنید. پس بهجز زندگی خود به زندگی دیگران هم نگاه کنید. مشکلات آنها را دریابید و بفهمید چطور بار مشکلاتشان را به دوش میکشند.» اما چگونه این توصیه را به گوش قلبمان برسانیم؟ با گوش کردن برای ایجاد ارتباط موثر تلاش کنیم!
5- در چارچوب علایق دیگران صحبت کنید. در یک بعدازظهر گرم تابستانی، زوجی در سکوت ایوان خانهشان کنار هم نشسته بودند. عروس جوان نگاهی به شوهرش کرد و گفت: «جورج، به نظر تو چشمان من زیبا هستند؟» مرد جوان پاسخ داد: «البته.» یک دقیقه بعد دوباره زن پرسید: «جورج، به نظر تو موهای من زیبا هستند؟» جورج دوباره پاسخ داد: «البته.» زن مجدداً پرسید: «جورج به نظر تو من هیکل زیبایی دارم؟» و جورج بازگفت: «البته.» زن یکدفعه با حرارت گفت: «اوه، جورج، چهحرفهای خوبی میزنی!» برای پیروز بیرون آمدن دو طرف از یک رابطه، باید در چارچوب علایق طرف مقابل صحبت کرد. این نکته را در ملاقات اول خود یا وقتی بنای ازدواجی را میگذارید، به خاطر بسپارید. با دیگران به شیوهای رفتار کنید که دوست دارند با آنها رفتار شود. حتماً این کار را انجام دهید و مطمئن باشید که ضرر نمیکنید.
6- خالصانه کاری کنید تا دیگران احساس مهم بودن کنند. داستانی از آقای کاوت رابرتز (وکیل برجسته و بنیانگذار کانون سخنرانان ملی) را در ادامه میخوانید: یک روز صبح آقای رابرتز از پنجره پسرک نحیف دوازدهسالهای را دید که درب همه خانهها را برای فروش کتابهایش میزند. پسر بعد از مدتی بهطرف خانه او آمد. رابرتز به همسرش گفت: «ببین در مورد فروشندگی چه درسی به این پسر بدهم. پس از سالها نوشتن در مورد ارتباطات و سخنرانی در سراسر کشور، باید بخشی از شعور و خرد خود را در اختیار او بگذارم. من نمیخواهم احساساتش را جریحهدار کنم و فقط باید او را از شر این وضعیت ناگوار نجات بدهم. سالها از این تکنیک استفاده کردهام و همیشه جواب داده است. پس باید به او یاد بدهم چطور مثل من با مردم رفتار کند.» خانم رابرتز همچنان به شوهرش گوش میکرد که پسرک در را زد. آقای رابرتز بهمحض باز کردن در گفت: «سرم خیلی شلوغ است و علاقهای به خریدن این قبیل کتابها ندارم. اما خب فقط یک دقیقه به تو وقت میدهم و سپس در را میبندم، ببین در اینیک دقیقه چه میتوانی بکنی؟!» فروشندهٔ جوان اصلاً ازایندست به سر کردن رابرتز جا نخورد. فقط به این مرد بلندبالای موقر با موهای خاکستری که از شهرت و ثروتش مطلع بود، خیره شد و گفت: «آقا! شما کاوت رابرتز مشهور هستید؟» آقای رابرتز بهسرعت پاسخ داد: «بیا تو پسر جان، بیا تو!»
آقای رابرتز پسرک را داخل برد و کتابهایی از او خرید که ممکن نبود هرگز لای آنها را باز کند. آن پسرک از اصل تزریق احساس مهم بودن به دیگران استفاده کرد و این اصلی است که هیچ انسان توانگر، مشهور، قوی و بزرگی توان مقاومت در برابر آن را ندارد.
ارتباط موثر با دیگران = بهسوی مردم
اشتباهی که اغلب ما در جوانی میکنیم این است که میخواهیم دیگران را تحت تأثیر خود قرار دهیم. اما بعدها میفهمیم لزومی ندارد که دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم. چون این کار نه کمکی به ما میکند نه به دردمان میخورد. ما باید دیگران را متوجه کنیم که مراقب آنها و یاریدهندهشان هستیم. پس اگر میخواهید دیگران با دیدن شما لبخند بزنند، از خودتان بیرون آمده، کانون توجهتان را عوض کرده و به دیگران علاقهمند شوید. مطمئن باشید انجام این کارها زندگیتان را دگرگون خواهد کرد.
به شما پیشنهاد می دهیم کتاب<< ارتباطات پررویی نیست >>را از طریق لینک زیر تهیه نمایید :
تشکر از مطالب خوبتون
من خیلی خوشحالم در سرزمینی زندگی میکنم که افرادی مثل شما مطالب عالی را می نویسند.