تفاوت کودکان حسی و شهودی

حسی یا شهودی؟

 

تفاوت کودکان حسی و شهودی را می توانیم با یک مثال شروع کنیم. یک بچه شهودی وقتی می خواهد نقاشی بکشد اول کل قضیه را می بیند. مثلا” اگر می خواهد دریا بکشد ابتدا کل دریا را می کشد و سپس به آن ماهی یا خورشید یا چیزهای دیگر را اضافه می کند. اما یک بچه حسی ابتدا یک ماهی می کشد و بعد فکر می کند که برای ماهی یک دریا بکشد و ماهی های دیگر که با او دوست باشند. در آخر ما یک نقاشی را می بینیم و نتیجه کار یکی است و این موضوع  می تواند تشخیص شهودی را از حسی  سخت کند. فقط باید بدانیم که از راه های مختلف به نتایج یکسانی رسیده اند.

اگر یک حسی می خواهد درس را توضیح دهد آن را قدم به قدم توضیح می دهد اما یک شهودی ابتدا تصویر کلی را می سازد و بعد سراغ جزئیات می رود.
کودکان شهودی نسبت به آنچه حس ششم می نامیم حساس تر هستند. ممکن است بطور حسی با کسی خوب باشند و بازی کنند و بطور حسی با کسی خوب نباشند. این تفاوت کودکان حسی و شهودی ست.

کدام بهتر است؟ شهودی بهتر است یا حسی؟

که در کل موضوعات مربوط به شخصیت شناسی اصلا” خوب و بد نداریم. کتابی به نام “سکوت” به نویسندگی خانم “سوزان کین” چند سال است که جزو پرفروش ترین کتاب های آمازون است و در مورد این است که توضیح می دهد دنیا یک اشتباه استراتژیک کرده و به برونگرایی ارزش بیشتری نسبت به درونگرایی گذاشته است و نتیجه این شده که امروزه در دنیا چقدر مشکل درونگرایی داریم که دیده نمی شود. در تیپ شناسی ما بهتر و بدتر نداریم و فقط ویژگی ها را بررسی می کنیم. مثلا” اگر کسی راست دست یا چپ دست است برتری به دیگری ندارد و نمی توان گفت که کدام یک خطاط بهتری خواهند شد.

حسی ها در انجام تکالیف بهتر هستیم و مثل این است که روی یک ریل کارها را به ترتیب انجام می دهند. بطور کلی حسی ها در ریاضی بهتر هستند و کارمندهای بهتری می توانند باشند و حسابدار خوبی باشند و معاون کارگزینی یا امور مالی باشند، برنامه نویس بهتری باشند و در جزئیات دقت بیشتری داشته باشند. اما شهودی ها می توانند کار آفرین بهتری باشند و هر جا کل نگری نیاز است شهودی ها می توانند بهتر عمل کنند. آنها می توانند مدیر یک کارخانه باشند و کار آفرینی کنند و در کنار آنها باید یک حسی هم باشد که جزئیات را مدیریت کند چون شهودی ها حوصله ندارند خودشان را درگیر جزئیات کنند.

در کودکان هم مهم این است که تفاوت کودکان را با خودمان متوجه بشویم. اگر ما به عنوان والدین حسی هستیم، انتظاراتی از فرزندمان داریم که ممکن است او بخاطر شهودی بودن نتواند آنها را برآورده کند. قرار نیست در مسیری که خودمان می خواهیم بچه ها را پیش ببریم و قرار نیست بچه ها شبیه ما باشند پس تفاوت ها را به شکل یک مشکل نگاه نکنیم. رفتاری که ما باید با فرزندمان داشته باشیم بر اساس تیپ شخصیتی او متفاوت است و مسیر موفقیت برای هر تیپ شخصیتی با دیگری فرق دارد.

یک نکته مهم دیگر این است که همه تیپ ها یک طیف دارد و هیچ کسی صفر یا صد نیست. همه ما هم شهودی داریم هم حسی، ولی به یک سمت نزدیک تر هستیم. گاهی اوقات نود به ده هستیم یعنی به یک سمت خیلی نزدیک هستیم و گاهی اوقات شصت به چهل است و این حالت خوبی است که هر دو را داریم و به یک سمت نزدیک تر هستیم. در مورد کودکان هم باید بدانیم که به کدام سمت تمایل بیشتری دارد آیا به دنبال موجودات خیالی است و تخیل قوی دارد یا بیشتر به کارهای فنی علاقه دارد و از جزئیات به کل می رسد؟

یکی از چالش هایی که شهودی ها دارند این است که عملگرایی آنها ضعیف است. شهودی ها در سن بالا هم ممکن است در طرح ها و ایده ها باقی بمانند. در مقابل حسی ها خیلی عملگرا هستند و برای آنها برنامه ریزی  و دیدن تصویر کلی و آینده نگری سخت است. اگر حواسمان به بچه شهودی نباشد می بینیم که مدام در خیال است و عملی انجام نمی دهد پس باید او را در مسیر عمل کردن بیندازیم که جلو برود در صورتیکه  بچه های حسی مدام دوست دارند کاری انجام دهند.

 

هوش شهودی بیشتر است یا حسی؟

ما آدم کم هوش و بی هوش نداریم، بلکه هوش های مختلف داریم. اگر هوش ریاضی و IQ را در نظر بگیریم ممکن است حسی ها در IQ قویتر باشند اما هوش فقط IQ نیست. شهودی ها معمولا” حوصله اعدادرا ندارند و وقتی مثلا” خرید می کنند کاری با عدد ندارند و مبلغ آخر را می خواهند که کارت بکشند.

 

برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر دوره<< خودشناسی جامع >>میتواند به شما کمک کند.برای این منظور دکمه زیر را فشار دهید: