اولین روزی که مدرسه رفتید رو یادتونه؟

اولین روزی که رفتید مدرسه رو یادتونه؟

 

همه ما فکرها، نگرانی ها و التهاب هایی داشته ایم. بعضی هایمان کمتر بروز دادیم برخی بیشتر

ممکنه گریه سختی کرده باشیم، یا دلمون برای خونه تنگ شده باشه، ممکنه کلی اضطراب کشیدیم که اینجا کجاست و مدرسه چی میشه  و کی بزرگ میشیم و هزارتا سوال و معما و استرس دیگه…

چرا استرس داشتیم؟

چون وارد محیط جدید می شدیم

الان فکر کردن بهش برامون خنده داره و شاید این روند و با فرزندانمون تجربه می کنیم

سوال مهم این است که آیا رنج ما اصالت داشت؟؟

نه

اگر رنج ما از مدرسه رفتن اصالت داشت الان نیز همانطور می ماند اما الان نظرمون خیلی فرق کرده

این یعنی بزرگ شدیم و رشد کردیم

اگر الان در زندگی رنج هایی داریم برای این است که چیزهایی را نمی دانیم، بلد نیستیم یا ایمان نداریم

پس باید دوباره در کلاس اول بنشینیم تا الفبا را بیاموزیم

اما چرا این کار و نمی کنیم ؟

چون یه کم که سنمون میره بالا و یه مدرکی می گیریم دیگه فکر می کنیم علامه دهر هستیم و خیلی سخته برامون که باور کنیم در بعضی جاها هنوز صفر هستیم

این خیلی بلوغ و رشد می خواد

اما کسانیکه می پذیرند دوباره کودک شوند و دوباره در کلاس اول بنشینند خیلی بیشتر رشد می کنند

اگه الان رنجی داری بدون که خودتم توش سهیم هستی

یک جایی ناتوانی داری که باید روش کار کنی

فکر نکن همیشه این عذاب و رنج و خواهی داشت چون هیچ رنجی اصالت نداره و یه روز به رنج امروزت می خندی

به همین راحتی!

#مرتضی_رجب_نیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *