مهارت نه گفتن – نحوه بیان نه: چطور نه بگوییم؟

چنانچه تا اینجای فرایند همراه ما آمده باشید و کارهای مقدماتی را انجام داده باشید، یعنی سه مرحله از آمادگی ذهنی را برای نه گفتن پشت سر گذاشته باشید، عمل نه گفتن خیلی طبیعی، ساده و سرراست انجام خواهد شد. درواقع مهم‌ترین مسئله‌ای که موقع نه گفتن باید در خاطر داشته باشید همان سه مرحله آماده‌سازی است و باز مهم‌ترین بخش، قسمت اول یعنی اهداف، ارزش‌ها، نیازها و خواسته‌های شماست. بهتر است روی آن‌ها متمرکز شوید و خواهید دید که چقدر راحت‌تر نه خواهید گفت. در این شرایط می‌توانید هم‌زمان قاطع و مؤدب باشید و بعضاً خواهید دید طرف مقابل هم از نه شما استقبال می‌کند.

 مثلاً مشتری‌ای که تخفیف می‌خواهد و درجایی از صحبت با نهِ قاطع و مؤدبانه شما روبرو می‌گردد، خیالش راحت می‌شود که بهترین حالت را در معامله به دست آورده است و احساس رضایت بیشتری می‌کند چون می‌داند که دیگر جایی برای تخفیف وجود نداشته است. وظیفه شما این است که روی نیازها و اهداف خود متمرکز شوید و به روش روشن، صادقانه و احترام‌آمیز نه بگویید و بعد بگذارید دیگران هر واکنشی می‌خواهند نشان دهند. منظور این است که بیش‌ازحد نگران این نباشید که طرف مقابلتان چه فکری خواهد کرد.

چند عبارت برای نه گفتن به خواسته‌ها

«نه، متشکرم»: «نه» ساده‌ترین کلمه برای تعیین حدومرز است. این کلمه قدرت خالص است. برای آن دسته از ما که از به‌کارگیری قدرت خجالت می‌کشیم و دوست داریم سازش یا فرار کنیم، گاهی خوب است جمله‌هایمان را با نه شروع کنیم تا قدرت را به نهِ خود بازگردانیم. مثلاً پدر یا مادر به فرزندش اعلام می‌کند: «نه، می‌خواهم غذایی بخوری که برایت خوب است، برای همین نمی‌توانی قبل از شام بستنی بخوری» این عبارتِ ساده، جدی و حاکی از احترام و قدردانی، اغلب کافی است.

«من چارچوب یا سیاست خاصی دارم»: یک‌راه قدرتمند برای در چارچوب قرار دادن مرزی که تعیین می‌کنید، این است که سیاست گسترده‌ای را در پیش بگیرید که نشان می‌دهد نهِ شما چیزی غیر از یک نمونه از آن نیست. مثلاً: «من هیچ‌وقت به درخواست‌های تلفنی جواب نمی‌دهم» یا «سیاست من این است که هیچ‌وقت پولی به دوستانم قرض ندهم» و… وقتی می‌گویید یک سیاست یا راه و روش خاص دارید، درواقع به این مسئله اشاره می‌کنید که نهِ شما یک پیغام ناگهانی نیست بلکه عادتی همیشگی است که شما قبلاً کلی درباره آن فکر کرده‌اید. گفتن این جمله نشان می‌دهد که خصومت شخصی با طرف مقابل ندارید بلکه این عادت یا سیاست همیشگی شماست و به‌نوعی نشان‌دهنده قطعیت اراده شما نیز هست.

«من تعهد دیگری دارم» یا «من برنامه‌ای دارم»: در شرایطی که از قبل مسئولیت‌هایی را پذیرفته‌اید گفتن این عبارت مفید، و بازهم نشان‌دهنده آن است که با شخص یا مورد خاصی مشکل ندارید و فقط نمی‌توانید تعهد جدیدی قبول کنید.

«الآن نه»: نه گفتن کار راحتی نیست به‌خصوص اگر شما رابطه مهمی با طرف مقابلتان داشته باشید. یک‌راه برای ملایم کردن شدت نه است و درواقع فقط چارچوب زمانی تعریف می‌کنید و یادآور می‌شوید که به‌طورکلی نه نمی‌گویید. البته این هم حتماً باید باصداقت باشد و چنانچه مطمئنید که بعداً هم جوابتان منفی است از این عبارت استفاده نکنید. این عبارتی بسیار مفید است به‌خصوص اگر در مورد روند آتی شک دارید، بهتر است که الآن نه را بگویید و بعد جوابتان را به بله تغییر دهید. نه اینکه بعدها مجبور شوید جواب بلهتان را به نه تبدیل کنید.

«ترجیح می‌دهم هرگز این کار را نکنم تا اینکه کاری ضعیف تحویل بدهم»: این نه، درواقع یک بله به کارایی و معیارهای کیفی است. وقتی شما به‌جای انجام کاری ضعیف از آن صرف‌نظر کنید، نه‌تنها بر منافع خودتان مهر تأیید می‌زنید بلکه به رابطه‌تان هم توجه نشان می‌دهید. اگر شما بله بگویید و بعد کاری انجام دهید که معلوم شود رضایت‌بخش نیست، به ضرر هردوتان می‌شود، همین‌طور به ضرر رابطه‌تان.

 

نکته بسیار مهم: کلمه «نه» و صرفه‌جویی

 نه، کلمه قدرتمندی است که باید به‌دقت و با وسواس و آگاهی و به مقدار کم از آن استفاده کنیم. این کلمه می‌تواند کمی مبارزه طلبانه باشد و مخالفت‌های لحظه‌ای در فرد روبرویی ایجاد کند. به‌طور خلاصه بایستی استفاده درستی از این کلمه داشته باشیم تا تأثیر آن از بین نرود و قدرتمند باقی بماند. خصوصاً در مورد کودکان، زیرا اگر زیاد و بد از آن استفاده کنیم به‌مرور اعتبار و قدرتش را از دست می‌دهد و بچه‌ها دیگر توجه خاصی به آن نمی‌کنند. یا شاید خیال کنند که معنایش «شاید!» باشد نه «نه قطعی». پس بهتر است درجاهایی درحالی‌که قاطع و روشن صحبت می‌کنیم، بدون به کار بردن خودِ کلمه «نه» پیام خود را انتقال دهیم.

مثلاً یک‌راهش این است که محترمانه بیشتر بر خواسته و نیاز خود تأکید کنیم: مردی که بعد از یک روز کاری خیلی سخت به خانه آمده و در همان لحظه با خواسته مکالمه‌ای اساسی از سوی همسرش روبرو شده می‌تواند بگوید: «عزیزم امروز روز خیلی سختی داشتم خیلی احساس خستگی می‌کنم و الآن به آرامش و سکوت نیاز دارم. نظرت چیست که یک ساعت به من فرصت دهی و بعد باهم صحبت کنیم؟» به‌عبارت‌دیگر محترمانه خواسته‌مان را بگوییم و یک پیشنهاد بدهیم به‌جای اینکه مستقیم «نه» بگوییم.
راه دیگر غیرمستقیم نه گفتن این است که کلاً مفهوم و جملات خود را به‌صورت مثبت درآوریم. مثلاً به‌جای اینکه به کودک بگوییم «تا وقتی‌که مشق‌هایت را ننویسی خبری از بازی نیست» بگوییم «به‌محض اینکه مشق‌هایت را تمام کنی می‌توانی بازی کنی» یا مثلاً در مواجهه با درخواست کمک همکارمان نگوییم «تا وقتی فلان کار را نکرده‌ام نمی‌توانم کمکی به تو کنم» و به‌جایش بگوییم «وقتی‌که فلان کار را به پایان رساندم خوشحال می‌شوم به تو کمک کنم».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *