مهارت های گفتگو ؛ آماده سازی مقدمات گفتگو

مهارت های گفتگو

استفان کاوی نویسنده کتاب پرفروش هفت عادت مردمان موثر می گوید: «در زندگی و شغل ما لحظات تعیین‌کننده‌ای وجود دارد که می‌تواند تفاوتی ایجاد کند. بسیاری از این لحظات تعیین‌کننده ناشی از گفتگو های حساس و موفقی است که در شرایط هیجانی و با افراد مهم اتفاق می‌افتد و تصمیمات اتخاذشده در آن ما را به سمت راه‌هایی هدایت می‌کند. هریک از آن راه‌ها مقصدی کاملاً متفاوت را پیش روی ما قرار می‌دهد.»

 

متأسفانه این قضیه کمی اپیدمی شده: ما از مباحثی که می‌ترسیم به ما آسیب برساند فرار می‌کنیم و از حرف زدن اجتناب می‌کنیم، به امیدی واهی که گذر زمان مسائل را حل خواهد کرد، یا به هر نحوی کاملاً خودبه‌خود مشکلات حل خواهند شد(!) به هر شگردی متوسل می‌شویم که از صحبت در مورد موضوعات حساس فرار کنیم.

 

درحالی‌که در ابتدا، مشکل کوچک است و خیلی راحت‌تر حل می‌شود، خودمان کاری می‌کنیم که مشکل بزرگ و تقریباً غیرقابل‌حل شود. حرف نمی‌زنیم، نمی‌زنیم، نمی‌زنیم و کم کم مسائل کوچک به غده سرطانی تبدیل می‌شوند و کدورت‌های جزیی به ناراحتی‌های عمیق. بعد، تازه نیاز می‌بینیم که صحبت کنیم و عقده‌ها و ناراحتی‌های خود را بروز دهیم.

ولی خب آن‌قدر درونمان هیجانی و ملتهب شده، و آن‌قدر مسائل ریزودرشت روی‌هم انبارشده که مانند تیری از کمان رهاشده، در لحظه‌ای می‌خواهیم آتش‌فشان درون خود را تخلیه کنیم! و به‌جای یک گفتگوی خوب، تنها با حمله به‌طرف مقابل، یکی‌یکی تمام آن ناراحتی‌های کوچک را به شکل پکیجی از عصبانیت بر سر دیگران خالی می‌کنیم! فریاد می‌کشیم، کارهایی می‌کنیم و حرف‌هایی می‌زنیم، که بعداً کاملاً پشیمان می‌شویم.

مهارت گفتگو

به‌طور خلاصه، ما عملاً کارهایی می‌کنیم که دقیقاً ما را از خواسته واقعی‌مان دور می‌کند!
شاید اگر بخواهیم نقشه مرگ روابطمان را بکشیم هم همین‌گونه عمل خواهیم کرد!

 

نکته مهمی که در اینجا می‌خواهم در ذهن شما حک شود این است که اختلاف‌نظر و تفاوت عقیده، بین همه انسان‌ها در تمام روابط وجود دارد. بین همه دوستان، همکاران، اعضای خانواده و میان همسران. اگر از یک فرد علت جدایی دو شریک یا همسر را بپرسید، خواهد گفت اختلاف‌نظر عامل جدایی بوده، اما راستش را بخواهید همه ی افراد در مورد موضوعات مهم و حساس مثل مسائل مالی، تربیت فرزند، هیجان بخشیدن به زندگی و… نظریات مختلف و بعضاً متفاوتی دارند. در حقیقت همه افراد درباره این موضوعات مهم باهم بحث می‌کنند اما این‌طور نیست که همه باهم به هم بزنند و از یکدیگر جدا شوند. بلکه:

چگونگی بحث و صحبت در مورد هر موضوعی،
خیلی مهم‌تر از خود موضوع و اختلاف‌نظر است.

مذاکره اصولی

درنهایت، خیلی اوقات خود را در یک دوراهی اشتباه گیر می‌اندازیم: یا به هر دلیل اصلاً حرف نمی‌زنیم و سکوت می‌کنیم و یا به‌جای بحث منطقی، در لحظه‌ای منفجر می‌شویم و با رفتاری تند، به‌طرف مقابلمان حمله و رابطه را خراب می‌کنیم.

در این بخش خیلی کوتاه چند کلمه و اصطلاح تعریف می شود. قول می دهم خیلی زود از تعاریف بگذریم و به کاربردها برسیم.

بانک مفاهیم مشترک: شاید قبلاً نیز نام عبارت بانک مفاهیم را شنیده باشید و درباره آن بدانید. این مفهوم در بسیاری از کتاب‌های آموزش ارتباطات و گفتگو، تشریح شده است و در عین سادگی، درک عمیق آن کمک زیادی به ما می‌کند.
هر فردی، وقتی می‌خواهد در مورد موضوعی نظر بدهد از ترکیب منحصربه‌فردی از نظرات، عقیده‌ها، احساسات و تجربه‌های شخصی برخوردار است. این ترکیب، نه‌تنها افکار و نظرهای شخص را تشکیل می‌دهد بلکه درواقع علتِ هر عملی است که انجام می‌دهد. این ترکیب در هریک از ما بانک مفاهیم ذهنی ماست. و هرکدام از ما، بانک مفاهیم خاص خود راداریم. برای همین، وقتی با یکدیگر وارد گفتگو می‌شویم، از یک منبع مشترک برخوردار نیستیم. هرکس باور، نظر و عقیده‌ای دارد.

گفتگو چیست؟ طبق تعریف گفتگو یعنی جریان آزاد مفاهیم میان دو یا چند نفر. درواقع اصل موضوع به همین سادگی است که در بطن هر گفتگوی موفقی اطلاعات و مفاهیم مربوط به آن گفتگو به‌طور آزادانه جریان دارد و افراد، آزادانه و صادقانه نظریات خود را عنوان می‌کنند.

فنون مذاکره

مهارت گفتگو چیست؟ این است که کاری کنیم تا بانک مفاهیم مشترک رشد کند. یعنی اینکه هرکس آزادانه حرف‌ها و نظرات خود را بگوید، حتی اگر در ظاهر این نظریات، برای طرف مقابل بحث‌برانگیز و غلط باشد. بدیهی است که نهایتاً هر شخصی با هر عقیده‌ای موافق نیست، اما اینکه کمک کند تا دیگران راحت و آزادانه حرفشان را بزنند بسیار به گفتگو کمک می‌کند. زیرا وقتی بانک مفاهیم مشترک رشد کند افراد در معرض اطلاعات درست‌تر و مناسب‌تری قرار می‌گیرند و درنتیجه بهتر می‌توانند تصمیم‌گیری کنند.

از سوی دیگر حتماً بارها دیده‌اید که وقتی بانک مفاهیم مشترک کوچک یا تهی باشد، یعنی افراد عملاً نظرات خود را از هم دریغ کنند و صحبت نکنند، مدام سوتفاهم به وجود می‌آید و نهایتاً به حرکت و رفتار نادرست منجر خواهد شد.

 

حریم امن گفتگو کجاست؟ هر چیزی که مانع جریان آزاد مفاهیم شود، باعث از دست رفتن ایمنی می‌گردد. امنیت در گفتگو یعنی اینکه مطمئن شویم هرکسی آزادانه اجازه دارد مفهومی به بانک مفاهیم مشترک اضافه کند. وقتی امنیت وجود داشته باشد، می‌توان تقریباً در باب هر موضوع سخت و چالش‌برانگیزی به‌راحتی صحبت کرد.

زمانی که دیگران احساس ناامنی کنند، دست به رفتارهای بد، مانند توهین و تمسخر می‌زنند و در این حالت شما هم معمولاً می‌خواهید مقابله‌به‌مثل کنید و یا کلاً از معرکه فرار کنید. وقتی احساس امنیت نباشد، حتی تعریف و تمجید کردن از افراد، باحالت شک و به دیده تمسخر نگاه می‌شود.
چرا گفتگو به شکل درستی پیش نمی‌رود؟ چون اطلاعات به‌صورت صحیح به بانک مفاهیم راه پیدا نمی‌کند و جریان آزادانه مفاهیم مختل می‌شود. یا به‌عبارت‌دیگر امنیت از بین می‌رود.

گفتگوی موثر

چگونه امنیت از بین می‌رود و اصولاً از کجا این را بفهمیم؟ همان‌طور که گفته شد 2 نشانه وجود دارد تا متوجه شویم: سکوت و خشونت.

تقریباً هیچ کتاب خوبی در حوزه ارتباطات انسانی ندیده ام، که به این دو مفهوم نپردازد.

سکوت: سکوت یعنی هر کاری که به‌قصد دریغ مفاهیم از بانک مفاهیم مشترک انجام می‌شود. دقت کنید که سکوت هم می‌تواند به شکل اجتناب از گفتگو باشد یعنی کلاً حرف نزنیم یا ممکن است به شکل پوشاندن واقعیت و نگفتن حقیقت باشد، یعنی در عین اینکه حرف می‌زنیم اما سراغ اصل مطلب نمی‌رویم یا به‌صورت کنایه و طعنه آمیز منظورمان را بیان می‌کنیم و به در می‌گوییم تا دیوار بشنود!

خشونت: برعکس سکوت که به دلیلی، مفاهیم را از بانک دریغ می‌کردیم. در خشونت تلاش ما تحمیل مفاهیم به بانک مفاهیم است. یعنی هر کاری می کنیم و هر حرفی می‌زنیم تا دیگران را وادار به پذیرش نظریاتمان کنیم و با زور حرفمان را به کرسی بنشانیم. خشونت، با تحمیل، ایمنی را نقض می‌کند و دومین نشانه نبود امنیت است. طیف خشونت نیز گسترده است از فحش دادن و برچسب زدن تا تکه انداختن و یا تهدید و حمله! در حمله هدف ما از پیروزی در بحث، به گرفتن حال طرف مقابل و رنجاندن او تغییریافته است!

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید فهمیدن اینکه امنیت گفتگو در خطر است خیلی سخت نیست. امنیت را به شکل هاله  و دایره ای فرضی در اطراف یک گفتگو ببینید که تا وقتی آن حریم امن ازبین نرفته است می توانیم گفتگویی موفق و موثر را به پیش ببریم، یعنی

گفتگوی خوب گفتگویی است که به سمت سکوت یا خشونت نرود و این مهارت کلیدی شما، در تمام گفتگوهاست.

وقتی ما یا دیگران امنیت را از بین ببریم، از مسیر اصلی گفتگو خارج‌شده‌ایم. در این شرایط باید چه کنیم؟ مهم‌ترین کاری که باید انجام دهیم چیست؟  جواب به این پرسش و همچنین دو قاعده‌ اصلی گفتگو را در مقاله بعدی خواهیم گفت. سپاس از همراهی شما عزیزان.

 

دراینجا به شما پیشنهاد میدهیم کتاب<< ارتباطات پررویی نیست>> را  تهیه کرده و اطلاعات بیشتری را دراین زمینه کسب کنید:

 

 

 

1 دیدگاه برای “مهارت های گفتگو ؛ آماده سازی مقدمات گفتگو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *