خودشناسی چیست؟

خودشناسی

شاید کلمه خودشناسی را زیاد شنیده باشید. مخصوصا” در چند سال اخیر اهمیت خودشناسی و آموزش های این حیطه گسترش و رشد خوبی داشته است اما ممکن است هنوز برای خیلی از ما این سوال وجود داشته باشد که خودشناسی به معنی انجام چه کاری است؟ معنی خودشناسی چیست؟ و آیا ما خودمان را نمی شناسیم که احتیاج به خودشناسی داشته باشیم؟ و کاربرد خودشناسی در روانشناسی چیست؟ یا هدف از خودشناسی چیست؟

خودشناسی از نظر فروید

یکی از مهمترین نظریه هایی که در خودشناسی مطرح شده است، نظریه فروید در بحث خودآگاه  و ناخودآگاه است که فروید آن را به کوه یخ تشبیه می کند. اگر یک کوه یخ را مشاهده کنید قله آن را بیرون آب می بینید اما ده ها برابر این قله در زیر آب قرار دارد که رویت نمی شود.

اگر بخش بیرونی کوه یخ، خودآگاه ما باشد، بخش زیر آب همان ناخودآگاه است. منظور از ناخودآگاه یک مساله ماورایی و پیچیده و مانند یک گنجه نیست بلکه همان قسمتی از ما است که حواسمان به آن نیست. به ما یاد نداده اند که حواسمان به آن باشد یا برعکس به ما یاد داده اند که حواسمان به آن نباشد. به هر طریقی با اینکه ما ناخودآگاه را نمی بینیم و در نگاه اول زیر آب قرار دارد و از دید ما پنهان است.

اما حقیقتا” ریشه بسیاری از مسائل زندگی ما و حتی تصمیم های ما در زندگی است. بطور مثال اولین مردی که ما  در زندگی می بینیم غالبا” پدر ما و اولین زنی که می بینیم غالبا” مادرمان است و آنها نقش مهمی در تعریف زنانگی و مردانگی در زندگی ما ایفا می کنند که ما بوسیله آنها در ذهن خود زن و زن بودن و مرد و مرد بودن را می سازیم که باعث خیلی از رفتارها و انتخاب ها در زندگی ما خواهد شد.

تجربه مشاوره در خودشناسی

در مراجعانم خانمی 48 ساله بودند که سال های زیادی در یک رابطه خارج از ازدواج بودند و علاوه بر حس عذاب وجدان نسبت به همسر خود، هیچ حس رضایت و شادی را نیز در زندگی نداشت و تصمیم گیری برای ماندن در این رابطه یا رفتن از آن یکی از مهمترین مسائل او بود.

صورت مساله او این بود که آیا در این رابطه بمانم یا رابطه را تمام کنم؟ چند بار رابطه را تمام کردم و یک یا دوهفته بعد مجدد رابطه را ادامه داده ام و خلاصه فکر می کرد که مساله این است که با این رابطه چه کند و سوال او از من به عنوان مشاور این بود که ایا باید این رابطه را ادامه دهم و از همسرم جدا شوم؟ نقش مادری من چه می شود؟ آیا باید رابطه را تمام کنم؟ و از این دست سوالات.

از او خواستم سه چیز را که در رابطه از این فرد می گیرد بیان کند و او سریعا” توجه کردن، احترام گذاشتن و ابراز احساسات کردن آن فرد را بر شمرد. در گفتگوهایی که داشتیم از او خواستم روابط را ندیده بگیرد و راجع به نقاط قوت و ضعف خود صحبت کند و متوجه شدیم که دقیقا” همین سه مورد را به عنوان نقطه ضعف خود می داند.

او به عنوان یک زن هیچ توجهی به خود نداشت و نیازهای دیگران را به نیازهای خودش مقدم شمرده بود، نقش مادری و همسری را ایفا می کرد اما نقش خود را هیچگاه نشناخته بود و توجهی به نیازهای خود نکرده بود و نمی توانست نه بگوید  مدام در حال سرویس دادن به آدم های مختلف بود.

در عین حال هیچ احترامی هم برای خود قائل نبود و به خود در خیلی از نیازهای اصلی اش حق نمی داد و وقتی از او خواستم در آیینه به خودش ابراز علاقه کند و خودش را ببوسد خیلی تعجب کرد و گفت که این کار مسخره است. هر چه پافشاری کردم گفت که اصلا” نمی تواند خودش را دوست داشته باشد.

وقتی به عقب تر برگشتیم و درباره والدین او سوال کردم متوجه شدیم که هیچ حمایتی از والدینش دریافت نکرده است. پدر او راننده کامیون بوده و خیلی دیر به دیر او را می دیده است و دست نوازشی هم از سمت پدر دریافت نکرده است. همچنین از سمت مادر نیز تایید و مهربانی را دریافت نکرده بود.

این مسائل در او باعث ایجاد یک حامی گری منفی نسبت به دیگران شده بود که وقتی یک فرد در زندگی اش پیدا شده بود که یک مقدار از حد نرمال بیشتر به او توجه و احترام داده است، توانسته او را شیفته خود کند. پس مشکل این خانم در ارتباط با خودش، والدینش و گذشته اش بود. از او خواستم بیشتر به خودش توجه کند و به خودش محبت و حس احترام داشته باشد تا جذابیت رابطه خارج از ازدواج برای او کمتر شود و کم کم این مساله رفع شود.

بنابراین وقتی به بالای کوه یخ نگاه می کنیم مسائلی را می بینیم اما وقتی به قسمت پایین کوه یخ نگاه کنیم دلیل های اصلی دیگری را مشاهده خواهیم کرد.

خودشناسی

خیلی اوقات ما نمی توانیم مساله درست را در زندگی مان ببینیم و تشخیص دهیم مساله ما واقعا” کجاست. خانمی که مادری حامی داشته  که سرویس بیست و چهار ساعته می داده ممکن است بعد از ازدواج دچار مشکل بارداری شود و به دنبال درمان آن برود و در حالیکه از نظر جسمی سالم است نتواند بچه دار شود.

مشکل او جسمی نیست بلکه در نهایت به این نتیجه می رسد که در روان خود ترس از مادر شدن دارد چرا که خود را با مادرش مقایسه می کند و توان انجام وظایف مادری همانند مادرش را ندارد. در واقع مشکل روانی او به مشکل ذهنی تبدیل شده است. یا ممکن است  فردی با این شرایط اصلا” سمت بچه دار شدن نرود و نخواهد بچه داشته باشد.

مردانی هستند که از نظر دیگران ثروتمند و قدرتمند هستند اما همچنان در این راه تلاش زیادی می کنند چرا که ضعف هایی در بخش های دیگر وجودشان قرار دارد و چون آنها را نمی بینند می خواهند تمام ضعف ها را با پیدا کردن و بدست آوردن قدرت و مخصوصا” پول جبران کنند.

چرا؟ چون در جایی احساس حقارت شدید کرده اند که یک مساله طبیعی است و این احساس حقارت را درمان نکرده اند، و تبدیل به عقده حقارت شده است که یک مساله غیر طبیعی ست، در حقیقت پول را برای بدست آوردن آرامش و رفاه نمی خواهند بلکه برای بدست آوردن قدرت بیشتر می خواهند که منجر به خودنمایی بیشتر آنها شود. در اینجا می بینیم که فردی با اینکه آدم موفقی است و از نظر جامعه و اطرافیان دستاورد ها و موفقیت های خوبی دارد، در درون خود احساس رضایت و شادمانی و سرزندگی ندارد.

بنابراین خودشناسی چیست؟خودشناسی به ما کمک می کند که سری به دنیای زیر آب بزنیم و به دنیای ناخودآگاه که حواسمان به آن نیست اما بزرگی زیادی دارد و در زندگی و تصمیمات و انتخاب های ما مثل انتخاب رشته و شغل و یا همسر نقش زیادی دارد، آگاه شویم. خوشناسی به ما کمک می کند که خود واقعی مان را بشناسیم و هویت واقعی مان را کشف کنیم. ما یک هویت دیگر ساخته داریم و در زندگی باید از آن سفر کنیم به یک هویت خود ساخته.

هویت دیگر ساخته، هویتی است که دیگران به نسبت خود ما، نقش پررنگ تری در ساختن آن داشته اند. به ما گفته شده که ریاضی ضعیفی داریم، زیبا نیستیم یا خوش لباس نیستیم و این حرف ها تبدیل به باور و تعریف ما از خودمان شده است. بنابراین اگر از خیلی از افراد بپرسیم “تو کی هستی؟” و یا پیش خود فکر کند که “من کی هستم؟” وقتی به رشد نرسیده است، پاسخ هایی به این سوال می دهد که دیگران به او گفته اند. و در این مورد بارها دیده شده است که فردی که بطورمثال زیبارو است خود را زشت می بیند.

خودشناسی به ما کمک می کند بتوانیم از هویت دیگر ساخته به هویت خودساخته سفر کنیم و پلی به مسیر سفر بزنیم. در این سفر کشف می کنیم که خود واقعی مان چیست. دو سوال اساسی در اینجا در خودشناسی مطرح می شود:

من کی هستم؟

من چی دوست دارم؟

تا جواب درستی برای سوال اول نداشته باشیم به سال دوم هم جواب درستی نخواهیم داد. یعنی تا ندانیم چه کسی هستیم نمی توانیم بفهمیم واقعا” چه چیزی را دوست داریم. در حال حاضر در جامعه ما دیده می شود که از میان هر یک ملیون متقاضیان کنکورحدود ششصد هزار نفر مایل به شرکت در رشته پزشکی هستند.

چه اتفاقی افتاده است که همه استعداد و علاقه پزشکی پیدا کرده اند؟ آیا واقعا” تمام این افراد استعداد و علاقه پزشکی دارند؟ مشخص است که اینطور نیست. همانطور که بیست سال پیش اکثرا” به رشته عمران تمایل داشتند و یا ده سال پیش اکثرا” به سمت کامپیوتر می رفتند الان یک مد ایجاد شده است برای شرکت در رشته پزشکی. وقتی ما خود را درست نشناسیم و هویت خود را درست پیدا نکنیم معمولا” در هویت اجتماعی غرق می شویم و اینطور است که وقتی خودمان برای زندگی مان تصمیم نمی گیریم، خانواده و جامعه مان برای ما تصمیم خواهند گرفت.

برای اینکه متوجه شویم چه چیزی را دوست داریم باید خود را بشناسیم و برسیم به یک هویت که حداقل مقدار زیادی از آن خود ساخته باشدو اینجاست که این سوال مطرح میشود که خودشناسی چیست؟ اگر ادعای داشتن دین و مرام و اعتقاد و مسلکی را داریم باید ببینیم آیا واقعا” خودمان به آن رسیده ایم یا این اعتقادات  به ما تزریق شده است؟ در اینحالت اعتقاد ما هدایتی در بر ندارد و فقط نگاه می کنیم که بقیه چه می کنند و ما نیز آن را تکرار می کنیم. برخی نیز در این تله می افتد که برعکس جماعت می شوند و هر چه جامعه عمل کرد بر خلاف آن عمل می کنند. این کار نیز رشدی در بر ندارد زیرا باز دچار عکس العمل و ری اکشن هستیم.

در زندگی برخی اعمال ما اکشن یا عمل است و برخی دیگر ری اکشن یا عکس العمل. عمل از جنس آگاهی است که ما بر اساس یک آگاهی آن را انتخاب می کنیم. اما عکس العمل این است که بدون برنامه و آگاهی قبلی بر اساس شرایط محیطی کاری را انجام دهیم. معمولا” اکثر کارهای ما از جنس عکس العمل به عوامل بیرونی و محیطی است و خودمان بر اساس یک آگاهی آن را انتخاب نکرده ایم. چطور می توانیم عمل و اقدام اقعی داشته باشی؟ وقتی آگاهی و خودآگاهی داشته باشیم و خودشناسی به ما کمک می کند به این خودآگاهی برسیم.

خودشناسی در مباحث دیگر

مسائل مختلفی در خودشناسی مطرح می شود مانند تیپ های شخصیتی، شخصیت شناسی، بحث سایه و بحث عقده یا کامپلکس یا اینکه چطور دیگران را بشناسیم و خیلی مسائل دیگر که به ما کمک می کنند از هویت دیگر ساخته به سمت هویت خود ساخته حرکت کنیم و بفهمیم که واقعا” کی هستیم و به استعداد و علاقه ای داریم و بر اساس آن مسیرهای درستی انتخاب کنیم و زندگی مان را بهتر هدایت کنیم.

پاسخ به سوال خودشناسی چیست؟در بالا بردن آگاهی و خودآگاهی به ما کمک می کند. وقتی این آگاهی و خودآگاهی بالا می رود مساله درست تشخیص داده می شود و وقتی مساله درست تشخیص داده شود درست درمان خواهد شد. یک حکایت جالبی وجود دارد در مورد یک کشتی که موتور آن خراب شده بود و برای تعمیر آن نیروهای متخصص و جوان و تحیل کرده و اهل فن نتوانسته بودند کاری انجام دهند.

خودشناسی

تا اینکه خبر می رسد که یک فرد قدیمی در کار تعمیر موتور هم هست که در این کار توانمند می باشد. از او می خواهند برای تعمیر موتور کشتی بیاید و او پس از چند دقیقه بازدید از موتور با چکش خود یک ضربه به قسمتی از موتور کشتی می زند و موتور کشتی روشن شده و شروع به کار می کند. صاحبان کشتی خوشحال می شوند و از او تشکر می کنند و می خواهند که صورتحساب را برای آنها ارسال کند.

پیرمرد صورتحساب را ارسال می کند و درخواست ده هزار دلار می کند. صاحبان کشتی تعجب می کنند که پیرمرد انقدر زیاده خواه است و یک ضربه با چکش را ده هزار دلار حساب کرده است و به او پاسخ می دهند که یک ضربه این همه ارزش ندارد. پیرمرد در پاسخ می گوید که درست است!یک ضربه انقدر ارزش ندارد در صورتحساب من نه هزار و نهصد و نود دلار برای این است که تشخیص دادم کجا باید ضربه بزنم و ده دلار برای آن ضربه است.

به همین منوال وقتی مریضی جسمی داریم اگر تشخیص درست داده نشود، تاثیری در روند درمان ندارد. در زندگی نیز چنین است که اگر مساله مان را درست تشخیص ندیم، کارهای که می کنیم و راه هایی که می رویم اشتباه خواهد بود. ممکن است کتاب هایی بخوانیم راهکارهایی پیدا کنیم اما درد اصلی ما از بین نمی رود و انتخاب های ما را از جنس اکشن و آگاهانه نمی کند. خودشناسی در این روند به ما کمک می کند که با افزایش آگاهی و شناخت خودمان، مسائل را درست تشخیص دهیم و وقتی درست تشخیص دهیم می توانیم خیلی درست تر و زودتر آن را حل کنیم.

خودشناسی چیست؟خودشناسی(Self Knowledge) شبیه جراحی است. آسان نیست و حتما” درد ها و رنج هایی به همراه دارد اما همانطور که جراحی برای این است که مثلا” غده ای خارج شود و مریضی ای درمان شود، این درد به درمان منجر خواهد شد. برای شناخت خودمان باید صادق و روراست باشیم و پیدا کنیم که کجا تشویق شدیم، کجا تحقیر شدیم و پدر ومادرمان چه تاثیری بر نگاه ما گذاشته اند و جامعه چه چیزهایی را به ما القا کرده است و هر کدام از اینها چه تاثیری بر این هویت دیگر ساخته ما گذاشته است. پس از تشخیص اینها می توانیم به سمت ساختن یک هویت خود ساخته حرکت کنیم.

اما با تمام سختی ها یا رنج ها و دردها و مسائلی که در خودشناسی مطرح است و شما نیز گر این مسیر را آغاز کرده باشید یا اگر یک روز آغاز کنید متوجه خواهید شد که ارزش این دردها را دارد. و همه کسانی که که پای در این راه گذاشته اند، متفق القول این  نظر را دارند که تا قبل از پرداختن به مسائل خودشناسی با دادن پاسخ های سطحی به سوال های عمیق زندگی شان، فقط عمر و سرمایه و انرژی خودشان را هدر داده اند.دراین مقاله سعی کردیم پاسخ سوال خودشناسی چیست ؟را بدهیم.

 

 

:ما به شما توصیه می‌کنیم حتما از دوره <<خودشناسی جامع >>استفاده کنید .برای این منظور کلید زیررا فشار دهید

 

[button color=”blue” link=”https://ertebatesabz.com/product/khodshenasi/” size=”big” align=”center”

 

One thought on “خودشناسی چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *